دانشگاه علامه طباطبائیحکمت و فلسفه1735-3238311.1020070622Merleau - Ponty and the paradox of Christianityمرلو – پونتی و تناقض مسیحیت1125668710.22054/wph.2007.6687FAهدایتعلوی تباراستادیار دانشگاه علامه طباطبائیJournal Article20161209از نظر مرلو- پونتی ما در متون مسیحی و عملکرد مسیحیت در طول تاریخ با نوعی تناقض مواجهیم؛ مسیحیت گاهی به آرمانهای بشری خدمت کرده است و گاهی خیانت. این تناقض در نمود بیرونی مسیحیت، ریشه در ذات درونی آن دارد یعنی اعتقاد به یک خدای درونی (خدای پدر) و یک خدای بیرونی (خدای پسر). ایمان به خدای پدر به معنای تسلیم در برابر ارادهی او و راضی شدن به وضع موجود است. انسانی که دارای چنین ایمانی است عالم را جدی نمیگیرد و به سستی و تنبلی گرایش پیدا میکند اما ایمان به خدای پسر باعث ورود انسان به تاریخ و خلق معنا و ارزش میشود انسانی که از این ایمان برخوردار است جهار را جدی میگیرد و می:وشد تا آن را تغییر دهد. مرلو – پونتی معتقد است که این تناقض نتایج اجتماعی، سیاسی و اخلاقی نامطلوبی به همراه دارد. مسیحیت از این جهت که به خدای پدر معتقد است محافظه کار است اما از این حیث کهبه خدای پسر اعتقاد دارد انقلابی است. فرد مسیحی چون به دو خدا ایمان دارد نه یک محافظه کار خوب است و نه یک انقلابی خوب؛ بنابراین فردی غیرقابل اعتماد است. مرلو – پونتی پس از رد مسیحیت بهعنوان دینی الهی، در تفسیری دنیوی از دین آن را پدیدهای میداند که بر استحکام روابط میان انسانها برای رسیدن به جهانی بهتر تأکید میکند. در پایان نظر منتقدان مرلو – پونتی بیان میشود.https://wph.atu.ac.ir/article_6687_b758656295f9a0c849ccbaf401b86622.pdfدانشگاه علامه طباطبائیحکمت و فلسفه1735-3238311.1020070622Equilibrium - Scaling possible worlds "theory of necessity Btath"مدل تعادلی – تجانسی جهانهای ممکن و «نظریه ضرورت بتّاته»2737668810.22054/wph.2007.6688FAلطف اللهنبویدانشیار دانشگاه تربیت مدرسJournal Article20161209«نظریه ضرورت بتّاته» عنوان نظریهای است از «شیخ شهاب الدین سهروردی» که از ابداعات و نوآوریهای مهم وی در عرصه منطق تلقی میشود و دارای نتایج منطقی – فلسفی فراوانی است.
سهروردی بدون تردید با طرح این نظریه به «ضرورت فلسفی – متافیزیکی» نظر داشته و از آنجا که تبیین منطقی ضرورت فلسفی از دغدغههای مهم چند دهه اخیر در حوزه منطق موجهات جدید بوده است، بررسی دلالت شناختی نظریه مزبور با رویکردی تطبیقی میتواند پیشینههای تاریخی بحث را روشن کند.https://wph.atu.ac.ir/article_6688_6a26ecd4680f0741999f799157bc27e3.pdfدانشگاه علامه طباطبائیحکمت و فلسفه1735-3238311.1020070622Critical considerations about the concept of religious knowledge and indigenous knowledgeملاحظاتی نقادانه دربارهی دو مفهوم علم دینی و علم بومی3976668910.22054/wph.2007.6689FAعلیپایادانشیار مرکز تحقیقات سیاست علمی کشورJournal Article20161209مقاله حاضر متشکل از سه بخش اصلی است. در بخش نخست با بهرهگیری از شماری از تفکیکهای فلسفی، منطقی و تجربی، دیدگاههای پوزیتیویستی و هرمنیوتیستی درباره علم و فناوری که طی دو قرن اخیر از دامنه تأثیر زیادی برخوردار بودهاند مورد نقادی قرار میگیرند. از رهگذر این نقادی توضیح داده میشود که برخلاف نظر پوزیتویستها، اولاً همه علوم به فیزیک و ریاضی قابل تحویل نیستند و ثانیاً علم و فناوری از سنخ واحدی به شمار نمیآیند؛ و برخلاف نظر هرمنیوتیستها، اولاً علوم انسانی و اجتماعی تافتهای به کلی جدا بافته از علوم فیزیکی و زیستی نیستند و ثانیاً فناوری برخلاف علم فاقد ذات و جوهر (در اصطلاح فلسفی) است.
در بخش دوم با استفاده از نتایج بهدست آمده در نخستین بخش به توضیح این نکته پرداخته میشود که علم و فناوری علیرغم ارتباط بسیار نزدیکی که با یکدیگر دارند، از جهات مهمی از هم متمایزند. همین تمایزهای اساسی منجر به آن میشود که محصول تکاپوهای علمی واجد خصلت کلیت و عمومیت باشد، حال آنکه فرآوردههای تکنولوژیک رنگ ظرف و زمینههای محلی را به خود میگیرند. به همین منوال، در حالیکه در علوم کوشش میشود تا از تأثیرات ناشی از نظامهای ارزشی و/ یا ایدئولوژیک تا حد امکان احتراز شود، در حوزه فناوری آموزههای حاصل از ارزشها از اهمیت بسیار برخوردارند.
در سومین و آخرین بخش مقاله با ارائه توضیحات بیشتر درباره شباهتها و تفاوتهای علوم انسانی و اجتماعی با علوم فیزیکی و زیستی، بر این نکته تأکید میشود که علوم انسانی و اجتماعی با علوم فیزیکی و زیستی، بر این نکته تأکید میشود که علوم انسانی و اجتماعی دارای خصلتی دوگانهاند: این علوم از یکسو «علم» محسوب میشوند و از سوی دیگر «فناوری» به شمار میآیند. این خصلت دوگانه موجب میشود که امکان عام تولید فناوریهای انسانی – اجتماعیای بومی و حتی دینی موجود باشد. اما این نکه در عین حال در بردارنده دو نتیجه بسیار مهم است. نخست آنکه «علم دینی» یا «علم بومی» مفاهیمی سازگار نیستند. دیگر آنکه استفاده از امکان عامل تولید «فناوریهای انسانی – اجتماعی بومی و یا احیاناً دینی» به منظور دستیابی به محصولات و فرآوردههای خاص، نیازمند شناخت دقیق از ظرفیتها و استعدادهای محیطها و زمینههای معین است و در غیاب این درک دقیق، این احتمال قوت مییابد که کوششهایی که در این قلمرو صورت میگیرد و سرمایهگذاریهایی که به انجام میرسد، ضایع و تباه گردد، یا نتایج نامطلوب و خلاف انتظار ببار آورد.https://wph.atu.ac.ir/article_6689_7046c5073a0cc53b2a08b52c4187736b.pdfدانشگاه علامه طباطبائیحکمت و فلسفه1735-3238311.1020070622Do the same constant is eternal?آیا حال همان ثابت ازلی است؟7789669010.22054/wph.2007.6690FAمحرمترابیدانشجوی دانشگاه تهرانJournal Article20161209علمای علم کلام وظیفه خود را دفاع از ضروریات دین تعریف کردهاند. ایشان در دورهای، که هنوز بسیاری از مباحث فلسفی و کلامی دقیقاً شکل نگرفته بود، برای تبیین عقاید خود توجیهات خاصی ارائه میدادند. این توجیهات اغلب با بیان نظرات ابتکاری همراه بود. معتزله برای توجیه کیفیت اتصاف ذات باری به صفات و همچنین برای توجیه نحوه تعلق علم باری به موجودات، نظریه ابتکاری «احوال» و «ثابتات ازلیه» را ارائه کردهاند. فلاسفه و متکلمان بعدی نیز بهطور مفصل این دو نظریه را مورد بررسی قرار دادند و گاه آنها را بهدلیل برخی شباهتها با هم یکی گرفتهاند. این نوشته در صدد نشان دادن این مطلب است که دو نظریه فوق الذکر، چه به لحاظ موضوعاتی که مستقیماً به آنها میپردازند و چه به لحاظ نتایج و لوازمی که به بار میآورند، با هم متفاوتاند و در دورههای بعد است که با هم خلط و یکی قلمداد شدهاند.https://wph.atu.ac.ir/article_6690_e0a8defc3fb566ee3a1f7f8024d01243.pdfدانشگاه علامه طباطبائیحکمت و فلسفه1735-3238311.1020070622God Outlook Pannbrgخدا از چشم انداز پاننبرگ91102669110.22054/wph.2007.6691FAاعلاتورانیاستادیار دانشگاه الزهراJournal Article20161209ولفهارت پاننبرگ، از متکلمان مسیحی معاصر، در کتاب الهیات سیستماتیک نظریهای ارائه میکند که الهیات تاریخی نام گرفته است. پاننبرگ نظریه تاریخی خود را از هگل و از مفاهیمی چون اراده آزاد، آزادی، فردیت، حاکمیت بر جهان، فیض الهی، و ابدیت و ازلیت وام گرفته است و مفهوم امید را از اگزیستانسیالیسم. پاننبرگ بر این باور است که الهیات سنتی، از ابتدا وجود خداوند را پیش فرض میگیرد و سپس بر وجود او استدلال میآورد. از اینرو آن را به مثابه «الهیات آسمانی» نقد میکند.
همچون پل تیلیش، پاننبرگ بر این باور است که خداوند موجودی شبیه سایر موجودات نیست و بنابراین استفاده از عقل برای اثبات وجود خداوند، او را با مخلوقات و موجودات دیگر یکسان میانگارد و مرتبه او را تنزل میدهد. منظور پاننبرگ از خدا، در اصل مفهوم خداست که نمیتواند به سادگی همچون مبحثی در میان سایر مباحث در نظر گرفته شود. خداوند محوری و سایر مباحث بر گرد اوست. اگر بحث از خداوند همچون موضوعی مجزا ملاحظه شود، دیگر چیزی برای توجیه استمرار آنچه الهیات مینامیم، باقی نمیماند. بنابراین مفهوم خدا نمیتواند همچون سایر مفاهیم اثبات شود. در این نظریه از خداوند به «خدای تاریخی» تعبیر شده است که هنوز بهطور کامل وجود نیافته است.https://wph.atu.ac.ir/article_6691_de78aab68a32b9e9fdd5eb9478c5aba2.pdfدانشگاه علامه طباطبائیحکمت و فلسفه1735-3238311.1020070622The relationship between reason and revelation (look at the philosophy of Philo of Alexandria)نسبت عقل و وحی (نگاهی به فلسفه فیلون اسکندرانی)103120669210.22054/wph.2007.6692FAرضاگندمیاستادیار مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب0000000162976525Journal Article20161209در خصوص نسبت عقل و وحی و به عبارت دیگر، فلسفه و دین مطالب بسیاری گفته شده است تا جاییکه برخی آن را بحث محوری قرون وسطی دانستهاند. اندیشمندان ادیان ابراهیمی با توجه به نسبتی که میان عقل و وحی قائل شدهاند، در خصوص وجود یا عدم فلسفه دینی بهطور عام و فلسفهی یهودی، مسیحی یا اسلامی بهطور خاص نظرات گوناگونی ابراز داشتهاند. برخی به تمایز کامل عقل و وحی حکم راندهاند و هیچ گونه ربط و نسبتی میان آن دو قائل نیستند و جمعی دیگر عقل و به تبع آن فلسفه را به هیچ گرفتهاند و معتقدند با وجود وحی و متون مقدس هیچ نیازی به فلسفه نیست. بدیهی است از نظر آنان نیز هیچ گونه ارتباطی میان عقل و وحی برقرار نیست و در نتیجه صحبت از فلسفه دینی بیمعنا خواهد بود. به واقع برخی تنها سر در گرو حکمت یونانیات دارند و حکمت ایمانیان را به حساب نمیآورند، جمعی دیگر تنها به حکمت ایمانیان و آنچه از طریق دین و شریعت آمده است بسنده و فلسفه و فیلسوفان را همواره تحقیر میکنند. در این بین کم نیستند اندیشمندانی که در صدد جمع و تلفیق آن دو برآمدهاند. قرون وسطی مملو از چنین افرادی است و فیلون اسکندرانی را به حق میتوان پیش قراول آنان دانست.https://wph.atu.ac.ir/article_6692_50d4e3c21ea7f84afa0c4d497952e9e1.pdfدانشگاه علامه طباطبائیحکمت و فلسفه1735-3238311.1020070622Thinking accept their povertyتفکر فقر خویش را بپذیرد121128669310.22054/wph.2007.6693FAاحمدعلیحیدریاستادیار دانشگاه علامه طباطبائیJournal Article20161209پروفسور اتو پگلر (Otto poggler) از استادان سرشناس فلسفه آلمانی است و به عنوان یکی از مهمترین شارحان هگل و هایدگر آثار متعددی تألیف کرده که به بسیاری از زبانها ترجمه شده است. وی در سالهای اخیر به حوزههای جدیدتری نیز پرداخته است و از فلاسفه برجسته امروز آلمان محسوب میشود.https://wph.atu.ac.ir/article_6693_867f5f9e0b6d4ddf3fe76772ba3ae7ef.pdfدانشگاه علامه طباطبائیحکمت و فلسفه1735-3238311.1020070622Morality and Literature (Charles Dickens and his English Contemporaries)Morality and Literature (Charles Dickens and his English Contemporaries)130696610.22054/wph.2007.6966FAوسیلقلوچاناز دانشگاه اسلواکیJournal Article20170102Examiningg the lilemry works of Charls Diceens, William Makepmce Thacktrqy, George Elliot and Thomas Harq)•, the a11thor produces a momic of the Victorimr morality in 19th centery E11gla11d. The author comes to tbe concluion that the Viaorian age was not as pnritan as it is usually imagined and tlu moral problems that bumankind deals with in the cosrse of its developmml art in their e.mnce 1111iverso/, though not identical. Thry differ in their individual forms produced lry the individual periods ofhuman historyhttps://wph.atu.ac.ir/article_6966_d1f7421e6077fc5e02436e6e6c17e88d.pdfدانشگاه علامه طباطبائیحکمت و فلسفه1735-3238311.1020070622The American Cultural Identity: Philosophical Reflections on the Existing Controversies over its NatureThe American Cultural Identity: Philosophical Reflections on the Existing Controversies over its Nature3158696710.22054/wph.2007.6967FAسید علیرضاحسینی بهشتیهیئتت علمی دانشگاه علامه طباطباییJournal Article20170102Since the la.st two decades of the last centery, the American cosiaty has witnessed that emergence of a social movement could "multiculturalism". It has challenged the dominated moniestic view which prescient for a long time the American culture as more or less homogeneus with little (if any at all) respect for different concerning divers cultural identities of the citizens. The first section of the present paper will deal with exploring the main features of the debate over the challenges to sight in details. The second section will attempt to explore the philosophical assumptions behind each view. The third section is design to offer a better understanding of the issue at bands in the debate which shall mainly rely on Alasdair MacIntyre’s conception of traditional of moral enqurity and will be follow by some concluding points to the arguments of this paper.https://wph.atu.ac.ir/article_6967_981b799c36b775d57021c213ad15254b.pdf