دانشگاه علامه طباطبائی
حکمت و فلسفه
1735-3238
2476-6038
14
53
2018
03
21
آزادی اگزیستانسیال و آزادی استعلایی در اندیشۀ هایدگر
7
24
FA
زکیه
آزادانی
دکترای فلسفه دانشگاه تهران، تهران، ایران.
zakieh_azadani@yahoo.com
سید محمدرضا
بهشتی
دانشیار فلسفۀ غرب، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
10.22054/wph.2018.8663
<em>این مقاله میکوشد ایدۀ آزادی در اندیشۀ هایدگر را در سه مقطع فکری او و بر اساس سه مفهوم انسان، جهان و هستی مورد بررسی قرار دهد. اگر مسئلۀ آزادی در هستی و زمان، حول محور دازاین جریان دارد و به بازگشت دازاین به ذات خودش بهمثابه امکان محض برای کسب آزادیاش میپردازد، نوشتههای بین سالهای 1928 تا 1931، مفهوم آزادی استعلایی را در نسبت با مفهوم جهان مطرح میکنند. در اینجا آزادی بهمثابه بنیادِ هر بنیانگذاری، هرگونه مواجهه و نسبتبرقرارکردن انسان با جهان و بدینسان طرحافکنی و ساخت آن را ممکن میکند. سرانجام، از سال 1931 به بعد، مفهوم آزادی بیش از هر چیز با مفهوم هستی گره میخورد و بهمثابه شرط امکان آشکارشدن حقیقت یا نامستوری تبیین میشود. اکنون، آزادی مقدم بر هرگونه آزادی ایجابی و سلبی، بر مجالیافتگی<sup>1</sup> برای نامستورسازی موجود دلالت میکند و انسان آزاد بهمثابۀ محل و مجال ظهور هستی معرّفی میشود.</em>
آزادی اگزیستانسیال,آزادی استعلایی,دازاین,جهان,هستی,نامستوری
https://wph.atu.ac.ir/article_8663.html
https://wph.atu.ac.ir/article_8663_6e62625541d0f682c0703bc14f5a36a2.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
حکمت و فلسفه
1735-3238
2476-6038
14
53
2018
03
21
پژوهشی در معنا از چشم انداز پدیدارشناسی هوسرل در سنجش با ویتگنشتاین
25
44
FA
غلام عباس
جمالی
استادیار فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی، واحد کرج، البرز، ایران
jamaliabbasph@gmail.com
10.22054/wph.2018.8664
<em>چارچوب انتولوژیکی معنی مثالی<sup>1</sup> در فلسفة هوسرل، بنیادی صرفنظر نکردنی بهمنظور</em><em>توصیف پدیدارها چون اعیان تجربه، معنیداری زبان و نیز عینیت این مقومات است که از طریق تقلیل مسلم گرفته میشود. در مقابل معنی برای ویتگنشتاین چیزی جز صورت منطقی جمله نیست که در نسبت میان ساخت جمله و تصویر آن و نیز در نسبت آن دو با وضع واقع تحلیل میشود. بنابراین تفکر و نیز اندیشه به اعتبار زبان تحصیل می شود که شرح مبسوط آن در این مقاله آمده است. </em><br /> <em>مفهوم هوسرل از معنی از رهگذر پدیدارشناسی کالیفرنیا در تفسیر فرگهای از تئوری هوسرل آرام گرفت. این تفسیر به موجب نوشتههای پر قدرت فلاسفة تحلیلی بهطور خاص ویتگنشتاین شکست میخورد، آنطور که ما بهطور مشروح به آن خواهیم پرداخت. ما نشان میدهیم که این نوشته ها بر ارتباطناپذیری منولوگ کاملاً صامت درونی تاکید دارند تا مفهوم هوسرل از معنی و عینیت اعمال معنی را ناموثر و بی اعتبار نشان دهند. در این مقاله، اولین بار، تئوری انتظار در مفهوم ویتگنشتاین با مفهوم او از قاعده ـ پیروی و تعالیم پیشمتعین پیوندزده میشود. سپس به چگونگی تأسیس گزارههای حامل انتظار در نسبت با گزارههای اخباری بر پایة تعالیم پیشمتعین میپردازد. </em>
معنای مثالی,نوئما,تصویر,کاربرد,قاعده – پیروی
https://wph.atu.ac.ir/article_8664.html
https://wph.atu.ac.ir/article_8664_62622504f3c1866fd9b3231401ec2dbf.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
حکمت و فلسفه
1735-3238
2476-6038
14
53
2018
03
21
تحلیل انتقادی برهان امکانِ آکویناس و نقد پلانتینگا بر آن
45
60
FA
حسین
شمس
0000-0003-4581-6372
استادیار فلسفه تطبیقی، دانشگاه فرهنگیان، تهران، ایران
shams4747@yahoo.com
10.22054/wph.2018.8665
<em>برهان امکان که در آثار بسیاری از اندیشمندان اسلامی و غربی، تقریری از آن دیده میشود، یکی از براهین اثبات وجود خدا است که وجود یک موجود ضروری را از طریق ممکن بودن موجودات اثبات میکند. آکویناس با ترکیب برهان حدوث متکلمان و برهان علیّت، تقریری از این برهان ارائه داده که شبیه برهان وجوب و امکان در فلسفه و کلام اسلامی است. این نوشتار با تکیه بر نقدهای پلانتینگا به بررسی تقریر آکویناس</em><em>از این برهان پرداخته و تأثیرپذیری وی از اندیشمندان مسلمان، خصوصاً ابن سینا را نشان داده است.</em><em>و از این رهگذر ضعف های تقریر آکویناس در مقایسه با تقریر ابن سینا نمایان شده است.</em>
وجود خدا,امکان,برهان جهان شناختی,آکویناس,برهان امکان و وجوب
https://wph.atu.ac.ir/article_8665.html
https://wph.atu.ac.ir/article_8665_789cc94e7aca8fe5e3fe0c139bf972c4.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
حکمت و فلسفه
1735-3238
2476-6038
14
53
2018
03
21
گذار از فضای اگزیستانسیال به فضای محض هندسی و وجاهت پدیدارشناختی آن
61
84
FA
احسان
کریمی ترشیزی
دانشجوی دکترا فلسفه، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران.
هدیه
یعقوبی بجمعه
دانشجوی دکترا فلسفه غرب موسسۀ علمی پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، تهران، ایران.
h.yaghubi88@gmail.com
10.22054/wph.2018.8666
<em>در این مقاله نشان خواهیم داد که از نظر هایدگر، رهیافت دکارتی به شیء ممتد (res extension) و فرض امتداد به منزلۀ بنیادیترین تعیّن ماهوی شئ پیشِدستی خالی از وجاهت پدیداری نیست، اگرچه آنتولوژی وی، غنای کافی برای تبیین ربط و نسبت آن با حیث مکانی دازاین و پیراموننگری او را ندارد. به منظور روشن شدن موضع هایدگر، نخست ممیزات فضای اگزیستانسیال و مبانی آنتولوژیکی آن را بررسی میکنیم. در این جا، معلوم میشود که فضای اگزیستانسیال نهایتاً بر اگزیستانس خود دازاین ابتناء دارد. سپس، کیفیت گذار از فضای اگزیستانسیال به فضای ممتد دکارتی را از رهگذر فرایند جهانزدایی توصیف میکنیم. بدین ترتیب مشخص خواهد شد که فضای دکارتی حاصل زدودن غنای معنایی و صبغۀ دازاینی فضای اگزیستانسیال است. در چارچوب این آنتولوژی وسیعتر، نسبت فضای دکارتی با فضای اگزیستانسیال و حیث مکانی دازاین، از یک سو، و نقص آنتولوژیک فضای دکارتی، از دیگر سو، آشکار میشود. در نهایت، نشان خواهیم داد که فرض امتداد به منزلۀ تعیّن ذاتی شئ پیشِدستی و به تبع آن، فضای دکارتی، به منزلۀ یک زیرساخت تماماً تهی از معنا و پیراسته از دلمشغولیهای پیراموننگرانۀ دازاین که در بن فضای اگزیستانسیال و تجربهی هرروزۀ دازاین نهفته و پنهان است، هم از وجوه پدیدارشناختی برخوردار است و هم تمهید مسیری است که نهایتاً به تغییر پارادایم علوم ریاضی و فیزیک نظری منتهی میشود. </em>
فضای اگزیستانسیال,فضای دکارتی,پدیدارشناسی,آنتولوژی هایدگر,دازاین
https://wph.atu.ac.ir/article_8666.html
https://wph.atu.ac.ir/article_8666_278a33e4e740c47c88e594e2e122b67e.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
حکمت و فلسفه
1735-3238
2476-6038
14
53
2018
03
21
مبانی مابعدالطبیعی برتری دموکراسی در فلسفة اسپینوزا
85
102
FA
بیان
کریمی
دکترای فلسفه، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
karimibaian@gmail.com
سید مصطفی
شهرآیینی
دانشیار فلسفه دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
یوسف
نوظهور
دانشیار فلسفه دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران.
nozohour.1212@gmail.com
10.22054/wph.2018.8667
<em>اسپینوزا نخستین و مهمترین فیلسوف سیاسی است که دموکراسی را بهترین نوع حکومت قلمداد کرد. برتری دموکراسی در فلسفة سیاسی اسپینوزا بر مبانیِ مابعدالطبیعیِ اندیشة وی مبتنی است. اسپینوزا دربارة سرشت انسان از دو موضع سخن گفته است: از سویی، به تبیین طبیعتگرایانهای از انسان میپردازد و کُناتوس یا صیانت ذات را نخستین و بنیادیترین ویژگی همة موجودات طبیعی، از جمله انسان معرفی میکند، از دیگر سو، دستگاه مابعدالطبیعة کمالگرایانهاش ایجاب میکند که نمونة اعلایی برای سرشت بشر برگزیند و با آن نشان دهد که چگونه میتوان به آزادی از بندِ انفعالات نفسانی دست یافت و با دور کردن انسانها از عقلستیزی امیال، آنها را در محدودة عقل قرار داد. اسپینوزا، دموکراسی را به این دلیل برتر میداندکه طبیعیترین و عقلانیترین نوع حکومت است؛ طبیعیترین است، چون بیشترین شباهت را به وضعیت طبیعی آدمیان دارد که در آن انسان برای صیانت از ذات خویش آزاد است و حق دارد هرآنچه را که در توان دارد انجام دهد، وعقلانی است، چون هرچه تعداد تصمیمگیرندگان بیشتر باشد امکان حاکمیت انفعالات ویرانگر و غیرعقلانی کمتر میشود. در واقع، عقلانیبودن دموکراسی به دلیل تأمین هدفی است که رشد اخلاقی و عقلانی افراد در آن شکل میگیرد و در نتیجه انسان را به نمونة برتر سرشت انسان که در اخلاق از آن صحبت کرده بود، نزدیک میکند. پرسش راهبر ما در این مقاله این است که چگونه تفوق دموکراسی بر دیگر انواع حکومت، زاییدة دستگاه مابعدالطبیعی اسپینوزا است؟ مدعای اصلی مقاله این است که ادعای اسپینوزا در باب تفوق دموکراسی تنها زمانی قابلفهم است که تلقی وی را از سرشت انسان که بر مبانی مابعدالطبیعیاش استوار است، دریابیم.</em>
سرشت انسان,کُناتوس,حق طبیعی,رشد عقلانی,دموکراسی
https://wph.atu.ac.ir/article_8667.html
https://wph.atu.ac.ir/article_8667_22044b38a778f8def308635276aa1316.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
حکمت و فلسفه
1735-3238
2476-6038
14
53
2018
03
21
تصویر هریچ از نقد ویتگنشتاین متأخر بر مابعدالطبیعه و نظریة معنای رساله
103
124
FA
رضا
مثمر
استادیار فلسفه، گروه فلسفه ذهن، پژوهشکده علوم شناختی، تهران، ایران
rezamosmer@yahoo.com
10.22054/wph.2018.8668
<em>ویتگنشتاین متأخر در آرای دورة متقدم خود که در رسالۀ منطقی-فلسفی ابراز شدهاند بازنگری کرده است. پل هریچ در بخشی از اثر تازة خویش فرافلسفة ویتگنشتاین (</em><em>2012</em><em>) به تشریح و بررسی این انتقادها در پژوهشهای فلسفی پرداخته است.</em><em>در این مقاله میکوشم نشان دهم تصویر هریچ از نقدهای ویتگنشتاین متأخر تصویری نادرست، فاقد پشتیبانی متنی و متکی بر فرضهایی متعارض با هم است. نخست تصویری مجمل از مابعدالطبیعۀ رساله به ترسیم خواهم کرد. از آن پس درک هریچ از مفهوم «شیء» در رساله را توضیح خواهم داد. در بخش سوم روایت هریچ از سه ایراد (</em><em>T3</em><em>)، (</em><em>T4</em><em>) و (</em><em>T6</em><em>) ویتگنشتاین متأخر بر هستی شناسی رساله را توضیح خواهم داد. در نهایت به نقد تصویر هریچ خواهم پرداخت و استدلال خواهم کرد روایت وی از آرای ویتگنشتاین متأخر دربارۀ هستی شناسی رساله به جهت شواهد متنی ضعیف و از لحاظ فلسفی نامنسجم و متناقض است.</em>
رسالة منطقی-فلسفی,پژوهشهای فلسفی,ویتگنشتاین,شیء ساده,نام
https://wph.atu.ac.ir/article_8668.html
https://wph.atu.ac.ir/article_8668_3ce90bbb19d8636e9439f79b2b43d893.pdf