دانشگاه علامه طباطبائی
حکمت و فلسفه
1735-3238
2476-6038
6
23
2010
09
23
اختیار انسان از منظر صدرا و یاسپرس
7
31
FA
فرح
رامین
هیئت علمی دانشگاه قم
farah.ramin@yahoo.com
10.22054/wph.2010.5807
مسألة اختیار آدمی از جمله موضوعات مهمی است که در آراء صدرالمتألهین بهعنوان مؤسس حکمت متعالیه و یاسپرس بهعنوان یکی از فلاسفه خدامدار بیدین اگزیستانسیالیست، مطرح است. در تطبیق آراء این دو فیلسوف، با توجه به افق و مبانی فکری متفاوت این دو تفکر، همواره باید جانب احتیاط را رعایت کرد. توجه یاسپرس به انسان و تأکید بر وجود ساحتی اصلی به نام نفس یا اگزیستانس که اختیار و گزینشهای آدمی، مرحلهای از مراتب آن است، تعریف اختیار، اراده، آزادی، دیدگاه او در باب انسان مختار و رابطة اختیار با متعالی از جمله مواردی است که صدرا و یاسپرس را در فلسفهورزی به یکدیگر نزدیک میکند. این مقاله، با توصیف و تبیین بنیادیترین دیدگاههای این دو متفکر در باب مسألة پیچیدة اختیار انسان، سعی در یافتن شباهتها و تفاوتها و نقادی این دو سنت فلسفی دارد.
علیت,اختیار,اراده,اگزیستانس,دازاین,متعالی
https://wph.atu.ac.ir/article_5807.html
https://wph.atu.ac.ir/article_5807_3f4aec640bc16aab353b9df542174e68.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
حکمت و فلسفه
1735-3238
2476-6038
6
23
2010
09
23
مسألة تعبیر گزارههای احتمالاتی در علم
33
51
FA
امیر احسان
کرباسی زاده
هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی
amir_karbasi@yahoo.com
میثم
محمد امینی
دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی
10.22054/wph.2010.5808
گزارههای احتمالاتی دستة خاصی از گزارهها هستند که در گفتار روزمره و علمی استفادههای فراوان دارند. تحلیل مفهوم و تعبیر احتمال برای بررسی جایگاه این گزارهها در علم مسألهای اساسی است. تدقیق مفهوم احتمال و تعبیر آن برای فهم و ارزیابی محتوای گزارههای علمی ضرورت دارد. در این مقاله پس از معرفی دستگاه استاندارد اصل موضوعی احتمالات معرفی میگردد و پس از آن اشارة مختصری به تعابیر متفاوت احتمال خواهد شد. سه دستة اساسی از تعابیر احتمال وجود دارد: تعبیر منطقی، تعبیر ذهنی، تعبیر عینی (تمایلی). تعبیر ذهنی بهعنوان پایة بیزگرایی مورد توجه بیشتری قرار دارد. هدف اصلی در این مقاله بررسی تعبیر ذهنی احتمال است که طی آن، دو دسته استدلال در باب توجیه پیروی درجات باور از اصول نظریة احتمال مورد بررسی و نقد قرار میگیرد.
احتمال,تعابیر احتمال,تعبیر کلاسیک,تعبیر منطقی,تعبیر ذهنی,بیزگرایی
https://wph.atu.ac.ir/article_5808.html
https://wph.atu.ac.ir/article_5808_1205a9e2f49bf628b312518272110b6c.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
حکمت و فلسفه
1735-3238
2476-6038
6
23
2010
09
23
آراء معرفتی دنس اسکوتوس و مقایسة آن با آراء ابنسینا
53
74
FA
مهدی
عباس زاده
هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی
10.22054/wph.2010.5809
این نوشتار بر آن است که به بررسی و تبیین آراء فیلسوف و متکلّم اسکاتلندی مَدرسی، یوهانس دنس اسکوتوس (1308-1266 م.) دربارة «معرفت» و مقایسة اجمالی آن با آراء معرفتی ابنسینا بپردازد. اسکوتوس ترجمة لاتین کتاب «الشفاء» ابنسینا را مطالعه کرده است و آنگونه که در ضمن این نوشتار مشاهده خواهد شد، افکار و آراء معرفتی ابنسینا بر آراء اسکوتوس در زمینة قوای ادراکی، فرایند ادراک، متعلّق طبیعی عقل، اقسام معرفت و مراتب یقین و... تأثیر بسیار داشته است. بهرغم اینکه هم اسکوتوس و هم ابنسینا در حوزة افکار فلسفی بهنحوی تحت تأثیر ارسطو و سنّت مشّاء هستند و بالطبع شباهتهای فراوانی در آراء این دو متفکر وجود دارد، لکن برخی تفاوتها نیز قابل طرح است. از این جهت میتوان آراء این دو متفکر را با هم مقایسه کرد چراکه زمینة منطقی برای چنین مقایسهای وجود دارد. البته باید توجه داشت که به هر حال، اسکوتوس در فضای فکری مسیحیت میاندیشد و ابنسینا در عالَم اسلامی، و این تفاوت فضا و فرهنگ را در هر مقایسهای همواره باید مد نظر داشت.
معرفت,شناخت,ادراک,حس,خیال,عقل,عقل فعّال,شهود,اشراق,یقین
https://wph.atu.ac.ir/article_5809.html
https://wph.atu.ac.ir/article_5809_1da54e679aa6d6dd138cc4827d3c89ed.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
حکمت و فلسفه
1735-3238
2476-6038
6
23
2010
09
23
تبیین دموکراسی رایزنانه در اندیشههای فلسفی هابرماس
75
93
FA
حسین
هرسیج
هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی
جلال
حاجی زاده
دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی
10.22054/wph.2010.5810
چون دموکراسی ماهیت پویا و زایایی دارد، بحث و بررسی در باب مبانی، آموزهها و تطور مفهومی آن همچنان ادامه دارد. پژوهش و تبیین علمینظریة دموکراسی رایزنانة هابرماس، و ارزیابی ِانعکاس، و نسبت مبانی فلسفی و معرفتشناختیاش با آن، هدفیست که پژوهشگر در این تحقیق دنبال میکند. پس سعی بر آن است که ضمنِ تجزیه و تحلیل الگوی دموکراسی هابرماس، از منظر رهیافت توصیفی-تحلیلی و مطالعة کتابخانهای، با کاویدن افکار و تشریح آراء و منظومة نظری هابرماس، مبانی و موازین دموکراسی و مؤلفههای برجسته و نظری آن ایضاح و تبیین شود. به باور دانش-پژوه، گفتمان دموکراسی مورد نظر هابرماس ریشههای فلسفی عمیقی دارد و جزئی از شالودة معرفتی و روششناسی معطوف به انگارة رهاییبخشی (Emancipation) به شمار میرود. از اینرو یافتههای تحقیق حاضر بیانکنندة آن است که آراء و اندیشههای سیاسی هابرماس متأثر و برخاسته از خوانش وی از مبانی فلسفی-اش بوده است.
دموکراسی رایزنانه (Deliberative Democracy),حوزة عمومی(Public Sphere),اجماع عقلانی (Rational Consensus),کنش ارتباطی (Communicative Action) وضعیت آرمانی گفتار (Ideal Speech Situation)
https://wph.atu.ac.ir/article_5810.html
https://wph.atu.ac.ir/article_5810_d5048a16cb6edea83ae6811acc840b13.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
حکمت و فلسفه
1735-3238
2476-6038
6
23
2010
09
23
مقایسة احکام ترکیبی ماتقدم با تداعی صور نفسانی هیوم
95
105
FA
علی
مرادخانی
هیئت علمی دانشگاه آزاد
dr.moradkhani@yahoo.com
پیمان
پورقناد
دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی
10.22054/wph.2010.5811
این مقاله در پی یافتن وجوه تمایز قضایای ترکیبی ماتقدم (که مقولات فاهمه در حکم بدانها ضروری هستند) از صرف تداعی صور نفسانی است. با تحلیل منطقی قضایای حاوی مقولات کانت، نشان میدهیم که مقولات وجهه نظر کیفیت و کمیت (به استثنای مقوله تمامیت) مفهومیذهنی که به تجربه در نمیآید، در بر ندارند و تنها معرف ساختارهای منطقی هستند - که تجربهگرایان نیز بر آن اذعان دارند - نه شروط ضروری حکم. مقولات وجهه نظر جهت به شرط معناداری تنها بهواسطة ذهن معنا مییابند نه از طریق تجربه. مقولة علت در احکام شرطی دقیقتر بررسی میشود و نشان داده میشود که دیدگاه تجربهگرایان با دیدگاه کانت از حیث ماهیت رابطة علی ناسازگار اما از حیث وجود خود رابطه بین پدیدارها، سازگار است. در این بین به مقولات جوهر و مشارکت به دلیل خارج شدن از بحث مورد نظر نمیپردازیم.
قضایای ترکیبی ماتقدم,تداعی صور (معانی),نسبت,انطباعات,اقتران زمانی- مکانی
https://wph.atu.ac.ir/article_5811.html
https://wph.atu.ac.ir/article_5811_2eeb7a1daec1437f404627e38022c446.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
حکمت و فلسفه
1735-3238
2476-6038
6
23
2010
09
23
بررسی ادلة جهانشناختی در آثار علّامه طباطبایی و مقایسة آن با آراء ابنسینا
107
129
FA
فروزان
راسخی
هیئت علمی دانشگاه الزهرا
سمیه
کلاهدوزان
دانشجوی دانشگاه الزهرا
10.22054/wph.2010.5812
برهان جهانشناختی از جمله براهین اثبات وجود خداست که از زمان افلاطون تا کنون مورد توجّه فلاسفه بوده است. در این مقاله تقریرات جدید علّامه طباطبایی از این براهین، بهویژه از برهان علّت و معلول و برهان حرکت و محرّک مورد بررسی قرار گرفته و آراء ایشان در این زمینه با آراء ابنسینا مقایسه شده است. به این منظور، براهینی که ابنسینا در این باب مطرح نموده است از آثارش اخذ و گزارش شده است و سپس در بررسی مقایسهای میان تقریرات علّامه و آراء ابنسینا، اخذ و اقتباسهای او از ابن-سینا و نیز تقریرات جدید او نسبت به ابنسینا تبیین شدهاند که در این مبحث نوآوریهای علّامه نسبت به ابنسینا قابل توجّه است و اکثر براهین علّامه در مرتبة بالاتری از اتقان و استواری نسبت به ادّلة ابنسینا قرار میگیرد.
دلیل,برهان,جهانشناختی,علّت و معلول,حرکت و محرّک
https://wph.atu.ac.ir/article_5812.html
https://wph.atu.ac.ir/article_5812_378aae797820daddaf2b5635eb3e4cd4.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
حکمت و فلسفه
1735-3238
2476-6038
6
23
2010
09
23
محدودة معرفت انسان نسبت به حق تعالی
131
151
FA
پروین
نبیان
هیئت علمی دانشگاه اصفهان
10.22054/wph.2010.5813
مقالة حاضر در پی پاسخ دادن به این سؤال اساسی است که «حدّ معرفت انسان نسبت به حق تعالی چیست؟». در پاسخ به این سؤال اغلب اندیشمندان در اینکه متعلق معرفت حق تعالی ذات حق نیست، اشتراک نظر دارند امّا در عین حال شناخت حق تعالی را از طریق شناخت صفات خداوند امکانپذیر دانستهاند و در محدودة شناخت صفات، گروهی راه تشبیه و گروهی راه تنزیه و گروهی بنابر ادعای خود راهی میان تنزیه و تشبیه برگزیدهاند. در این مقاله ضمن نقد این طرق و بیان ناکارآمدی هر یک از آنها در معرفت واقعی حق تعالی، این نکته بررسی می شود که صفات حق تعالی نیز به دلیل عینیتشان با ذات متعلق معرفت قرار نمیگیرد و بنابراین محدودة شناخت حق تعالی افعال اوست نه صفات او؛ به این معنا که معرفت نه به خود ذات یا صفات بلکه به فعلی که مظهر ذات و صفات حق تعالی است، تعلق میگیرد. بنابراین بالاترین معرفت به حق تعالی در معرفت بالاترین و کاملترین فعل او که شدیدترین ظهور حق در او تحقق پذیرفته، یعنی انسان کامل (که در رأس آن امام است) منطوی است. بنابراین شناخت حقیقی خداوند (در محدودة قابلیت انسان) که هدف از خلقت انسان نیز هست تنها در نتیجة سیر تکاملی و مظهریت صفات حق و رسیدن به مقام مخلصین و فعلیت عقل شهودی (و نهتنها عقل استدلالی) امکانپذیر است. آنکه بر اساس اعتقاد به وحدت وجود، به وحدت شهود رسیده است میتواند آینة تمامنمای حق شود و با وجود خویش (و نهتنها با زبان) حق تعالی را توصیف کند و خداوند نیز براساس آیة شریفة «سبحان الله عما یصفون الّا عباد الله المخلصین» (صافات/160-159) تنها به اینان اجازة توصیف خویشتن را داده است.
تشبیه,تنزیه,مظهریت صفات حق,انسان کامل,مخلصین,معرفت,وحدت وجود,وحدت شهود
https://wph.atu.ac.ir/article_5813.html
https://wph.atu.ac.ir/article_5813_92ff61ee920dd0b51f4d3abda7bf8f6a.pdf