ORIGINAL_ARTICLE
شوپنهاور و گذار از روش استعلایی کانت
چکیده
" کانت" با آگاهی از دشواریهایی که معرفتشناسی عقلی مذهبان و به دنبال آنها تجربی مذهبان به بار آورد، راه تازهای را در فلسفه پیش گرفت و به جای اینکه از روش بهدستآوردن معرفت یقینی آغاز کند، از امکان معرفت یقینی آغاز کرد. او از تحقیق در روش شناخت یقینی که وجهة همت عقلی مذهبان بود، منصرف شد و در نتیجه، از حدود معرفتشناختی فراتر رفت و به جای آن به جستجو برای تأسیس بنیانی برای معرفتشناختی پرداخت و این مهم را با روش استعلایی به انجام رسانید. روش استعلایی که بهطور عام رسیدگی به شرایط پیشینی امکان معرفت یقینی را محور تحقیق خود قرار داد، اگرچه کاستیهای معرفتشناختی را برطرف کرد، اما به نوبه خود به نقاط ضعفی مبتلا بود که بیدرنگ اعتراض پیروان کانت را برانگیخت و باعث شد تا در عین وفاداری به او، پیمانشکنی کنند و درعین نزدیکی با وی، فاصله بگیرند. "فیشته" روش استعلایی را به دیالکتیک متحول کرد و "شوپنهاور" با بازگشت مجدد به بارکلی روش استعلایی کانت را ویران نمود. این نوشتار به چگونگی گذار شوپنهاور از روش استعلایی کانت میپردازد و نشان میدهد که شوپنهاور اگرچه شرایط استعلایی کانت را میپذیرد ولی با استدلالهای استعلایی کانت -که کانت مدعی است از منابع محض سوژه استعلایی بدست آوردهاست- مخالف است، همچنین شئ فی نفسه و ابژه تمثل را نیز به چالش میکشد و نهایتاً شیوه مستقیم بارکلی را در ایدهئالیسم تجربی برمیگزیند.
https://wph.atu.ac.ir/article_736_db3a0c5346412dd107ae53678da4ef64.pdf
2014-09-23
9
26
کانت
شوپنهاور
روش استعلایی
شئ فینفسه
ابژه تمثل
حمید
طالب زاده
1
دانشگاه تهران
AUTHOR
Immanuel Kant(1964).Critique Of Pure Reason. Macmillan Press.
1
-------------------- (1996). Prolegomena To Any Future Metaphysics. Routledge..
2
Arthur Schopenhauer (1969).World As Will And Representation. Dover Publication.
3
Arthur Schopenhauer (1974). The Fourfold Root Of The Principle Of Sufficient Reason. Open Court. Illinois.
4
Paul Guyer (1999)The Cambridge Companion to Schopenhauer.
5
ORIGINAL_ARTICLE
تفسیر فلسفه نیچه بر مبنای مفهوم بازی
چکیده
هنگامی که "نیچه" ضمن ایجاد تقابل میان فلسفه "هراکلیتوس" و سنت فلسفی آن را بر مبنای بازی تفسیر میکند و به تحسین آن میپردازد باید منتظر نقش آفرینی این مفهوم در فلسفه خود نیچه نیز باشیم. پس از این مقدمه، به برخی اندیشههای نیچه اشاره میکنیم که او بر مبنای آنها خود را در مقابل سنت متافیزیکی قرار میدهد و نشان میدهیم که چگونه این اندیشهها با بازی ارتباط مییابند. شدن و صیرورت به جای بودن، نگاه بازیگونه به جهان، اندیشه به مثابه بازی، مواجهه با نگاه متافیزیکی به ضرورت بر مبنای بازی تاس و نیز نگاه مبتنی بر معصومیت بازی در اخلاقی فراسوی خیر و شر، همگی گواه استفاده نیچه از این مفهوم برای مواجهه با متافیزیک است. همچنین شاهد حضور مفهوم بازی در اندیشههای بنیادینی چون «اراده قدرت» و «بازگشت جاودانه همان» هستیم. از طرف دیگر مسئله تفسیر فلسفه نیچه و فهم آن همچنان چون معمایی ناگشوده است؛ تفسیر متافیزیکی "هایدگر" از نیچه از مفهوم بازی در اندیشه او غفلت کرده است و "یاسپرس" نیز هرگونه تفسیر نهایی نیچه را غیرممکن میداند. اما این "دریدا" است که تحت «بازی نشانهها» به تفسیر نیچه میپردازد. در پایان تلاش میکنیم نشان دهیم چگونه درک نقش مفهوم بازی در فلسفه نیچه پرتو جدیدی بر فهم کلیت اندیشه او میافکند.
https://wph.atu.ac.ir/article_737_c75419bf9eb8f9f3900d96b980ead7f5.pdf
2014-09-23
27
44
بازی
متافیزیک
اخلاق
اراده قدرت
بازگشت جاودان
محمد باقر
قمی
1
دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
محمد رضا
ریخته گران
2
دانشگاه تهران
AUTHOR
فریدریش ،نیچه. (۱۳۵۲).چنین گفت زرتشت. ترجمه داریوش آشوری. تهران: نشر آگه.
1
...................... . (۱۳۶۲).فراسوی نیک و بد. ترجمه داریوش آشوری. تهران: نشر خوارزمی.
2
...................... . (۱۳۷۷).حکمت شادان. ترجمه جمال آل احمد، سعید کامران و حامد فولادوند. تهران: نشر جامی.
3
..................... . (۱۳۷۸). فلسفه در عصر تراژیک یونانیان. ترجمه مجید شریف. تهران: نشرجامی.
4
..................... . )۱۳۸۰(.تبارشناسی اخلاق. ترجمه داریوش آشوری. تهران: نشر آگه.
5
..................... . (۱۳۸۱ ).غروب بتها. ترجمه داریوش آشوری. تهران: نشر آگه.
6
..................... . (۱۳۸۴).این است انسان. ترجمه سعید فیروز آبادی. تهران: نشر جامی.
7
..................... . (۱۳۸۵).انسانی زیاده انسانی. ترجمه ابوتراب سپهر و محمد محقق نیشابوری. تهران: نشرمرکز
8
..................... . (۱۳۸۶).اراده قدرت. ترجمه مجید شریف. تهران: انتشارات جامی.
9
..................... . (۱۳۸۸).زایش تراژدی از روح موسیقی. ترجمه رویا منجم. تهران: نشر پرسش.
10
یاسپرس کارل. (۱۳۸۷).نیچه: درآمدی به فهم فلسفه ورزی او. ترجمه سیاوش جمادی. تهران: نشر ققنوس.
11
Allison. David B.. (1985), The New Nietzsche, MIT Press.
12
Bertram, Ernst. (2009). Nietzsche: Attempt at a Mythology, University of Illions Press.
13
Deleuze. Gilles. (2006). Nietzsche and Philosophy. Continuum International Publishing Group.
14
Derrida. Jacques. Agosti Stefano. Harlow Barbara. (1979). Spurs. University of Chicago.
15
Derrida. Jacques. Weber Samuel. (1988). Limited Inc, Northwestern University Press.
16
Derrida. Jacques. Gayatri Chakravorty Spivak. (1998). Of Gramatology. Jhons Hopkins University Press.
17
Derrida. Jacques. (2001). Writing and Difference. Routledge.
18
Fink. Eugen. (2003). Nietzsche 's Philosophy. Continuum International Publishing Group.
19
Hart. Kevin. (2000). The Trespass of The Sign: Deconstruction, Theology and Philosophy, Fordham University Press.
20
Heidegger. Martin. Farrell Krell. David. (1981). Nietzsche: The Will to Power as Art. Taylor & Francis.
21
Huizinga. J., (2003). Homo Ludens: A Study Of the Play-Element in Culture. Taylor & Francis
22
Muller-Lauter. Wolfgang. (1999). David J. Parent . Nietzsche: his philosophy of contradictions and the contradictions of his philosophy. University of Illinois Press.
23
Panomareff. Constantin V., (1997). The Spiritual Geography of Modern Writing: essays on dehumanization, human isolation and transcendence. Rodopi.
24
Schrift. Alan D., (1988). Foucault and Derrida on Nietzsche and the end(s) of Man. in: David Farrell Krell. David C. Wood. Exceedingly Nietzsche: Aspects of contemporary Nietzsche interpretation, Routledge.
25
Schrift. Alan D., (1990). Nietzsche and The Question of Interpretation: between hermeneutics and deconstruction. Routledge
26
Spariosu. Mihai I., (1989).Dionysus Reborn, Play and the Aesthetic Dimension in Modern and Scientific Discourse. Cornell University Press.
27
Stambaugh, Joan. (1994). The Other Nietzsche. University of New York Press.
28
Tymieniecka. Anna Teresa. (1988). Poetics of Elements in The Human Condition. Springer.
29
ORIGINAL_ARTICLE
چالش گادامر و هرش بر سر معیار درستی تفسیر
چکیده
"هرش"بر این باور است کهنظریه هرمنوتیکی "گادامر" به پلورالیسم و نسبیتانگاری میانجامد. هرش به پیروی از عالمان هرمنوتیکی رمانتیک هدف خوانش متن را دستیابی به قصد مؤلف میداند، اما در نظر گادامر، فهم عبارتاستاز تفاهم و توافق با دیگری، نه کشف قصد و نیت دیگری. بنابراین هرش معتقد است معنای متن از قبل تعینیافته است و هدف از خوانش متن کشف این معناست. اما در نظر گادامر معنا از طریق دیالوگ میان مفسر و متن تولید میشود و درنتیجه هیچ معنای از قبل تعینیافتهای وجود ندارد. بر پایه این نگرش، گادامر زبان و امکانات آن را شرط تعین معنا میداند، ولی هرش بر این باور است که زبان صرفاً شرط آشکارگی معناست. هرش از سوی دیگر گادامر را متهم به بیمعیاری میکند. وقتی معنا امری نامتعین شد دیگر هیچ معیاری برای تمییز تفسیر درست از تفسیر نادرست وجود ندارد. در این مقاله بر آنیم تا ضمن طرح سه انتقاد اساسی هرش به گادامر، پاسخ آنها را از منظر شارحان و مدافعان گادامر بیان نماییم.
https://wph.atu.ac.ir/article_738_c52c8b6de5c9fc1e16ceb6aaa2e20e8f.pdf
2014-09-23
45
58
فهم
زبان
قصد مؤلف
معنای لفظی
معنا برای ما
معیار اعتبار
خطاپذیری
موقعیتمندی
حمیده
ایزدی نیا
1
دانشگاه تبریز
LEAD_AUTHOR
اصغر
واعظی
2
دانشگاه شهید بهشتی
AUTHOR
ریچارد ،پالمر )۱۳۷۷(. علمهرمنوتیک. ترجمه سعید حنایی کاشانی. تهران: نشر هرمس.
1
دیوید کوزنز ،هوی (1378). حلقهانتقادی. ترجمه مراد فرهادپور. تهران: نشر روشنگران و مطالعات زنان.
2
مهدی، رهبری (1385). هرمنوتیکوسیاست، تهران، انتشارات کویر.
3
فردریش، نیچه مارتین، هایدگر، گادامر و. . . (1386). هرمنوتیکمدرن، ترجمه بابک احمدی و...، تهران: نشرمرکز
4
Gadamer, Hans Georg,(2004) Truth and Method, Translation by Joel Weinsheimer and Donald G. Marshall, London: Continuum Publishing Group,Third edition.
5
Hirsch, E, D, (1967), Validity in Interpretation, New Haven and London, Yale university
6
Puolakka ,Kalle ,(2009) Reconsidering Relativism andIntentionalism in Interpretation, University of Helsinki.
7
Wachterhauser, brice, (2002), Getting it Right: Relativism, Realism, and Truth, in The Cambridge Companion to Gadamer, Edition, Robert J. Dostal, New York, Cambridge University press.
8
Warnke, Georgia, Gadamer, Hermeneutic, (1987) Tradition and Reason, Polity Press.
9
Weberman, David, (2000), “A New Defense of Gadamer's Hermeneutics”. Philosophy and Phenomenological Review 60, no. 1 (January): 45-65
10
ORIGINAL_ARTICLE
آیا ویتگنشتاین ایمانگراست؟نگاهی مجدد به معرفت شناسی دینی منسوب به او
چکیده
در باب ایمانگرایی ویتگنشتاینی دو پرسش مغفولافتاده: اولاً آیا "ویتگنشتاین" صراحتاً از ایمانگرایی دفاع کردهاست؟ و ثانیا آیا ایمانگرایی از اندیشههای او. قابل استنباط میباشد؟ در مقاله حاضر پس از پژوهشی در چیستی ایمانگرایی، نشان دادهشده ادعای انتساب ایمان گروی به ویتگنشتاین اغلب بر مبنای تفسیری خاص از بخشی از آموزههای «پژوهشهای فلسفی» او بودهاست. دقت و تأمل در مجموع آراء ویتگنشتاین بهویژه در «فرهنگ و ارزش» و «درس گفتارها» نشان میدهد ادله و شواهد متعددی در نفی ایمانگرایی ویتگنشتاین وجود دارد که میتواند بدیل نظریه رایج باشد. همچنین بایستی متوجه بود استنتاج ایمانگرایی از تمایز میان بازی زبانی دین و غیر آن به نوعی خلط نظریه بازیهای زبانی بهعنوان نگره فهم و معنا با نظریه استنتاج و قضاوت است و نهایتاً آنکه پیگیری سیر اندیشه دینی نزد ویتگنشتاین به نوعی نظر متداول تقسیم ساحتهای فکری او. به دو دوره را دچار چالش مینماید.
https://wph.atu.ac.ir/article_739_98f523435dc5307552bff03713757312.pdf
2014-09-23
59
94
ویتگنشتاین
معرفتشناسی
باور دینی
ایمانگروی
بازی زبانی
صور حیات و ...
مصطفی
حسینی کلگار
1
موسسه فرهنگی هنری قم
LEAD_AUTHOR
محمد
محمدرضایی
2
دانشگاه تهران
AUTHOR
ویلیام پی، آلستون. (1380). "دشنامزدایی از بازی زبان دینی". ترجمه جواندل صومعهسرایی. نقد و نظر، ۲۷ و ۲۸. تابستان و پائیز.
1
......................... . (1375). "زبان دین". ترجمه سعید عدالت نژاد. حوزه و دانشگاه. شماره ۸.
2
پائیز.
3
صادق، آملی لاریجانی. (1377). "زبان دین و زبان علم ویتگنشتاین". حوزه و دانشگاه. شماره ۱۶ و ۱۷. پائیز و زمستان.
4
جی. ای. ام، آنسکوم. (1349).مقدمهای بر تراکتاتوس. ترجمه همایون کاکاسلطانی. تهران: نشر گام نو.
5
بابک، احمدی. (1385). کتاب تردید. تهران: نشر مرکز.
6
دان، استیور. (1384). "ایمانگرایی و فلسفه ویتگنشتاین". ترجمه و نقد ابولفضل ساجدی. قبسات. شماره ۳۵. بهار.
7
رضا، اکبری. (1384). ایمانگروی. پژوهشگاه علوموفرهنگاسلامی.
8
................ . (1378). "از بازی زبانی تا باور ایمانی از تراکتاتوس تا درباره یقین". نامه فلسفه. شماره ۷. پائیز
9
............... . (1380)."ویتگنشتاین، بازیهای زبانی و ایمانگروی".پیام صادق. شماره ۳۹. بهمن و اسفند.
10
محمد، اکوان. (1386). "ایمانگرایی، خاستگاه و رویکرد آن در تفکر ویتگنشتاین". پژوهشهای فلسفی. شماره ۲۰۲. دانشگاه تبریز . پائیز و زمستان.
11
میرچا، الیاده. (1379). دینپژوهی (جلد ۲). ترجمه بهاءالدین خرمشاهی. جلد 2. تهران: پژوهشگاه علومانسانی و مطالعات فرهنگی.
12
رسول، برجیسیان. (1385). «تأثیر ویتگنشتاین متأخر بر الهیات». مجله علمی پژوهشی دانشگاه اصفهان. شماره ۴۶. پائیز.
13
ریچارد، پاپکین و آوروم استرول. (1380). کلیات فلسفه.ترجمه مجتبوی. انتشارات حکمت. چاپ اول 1367.
14
جان، پاسمور. (1382) ویتگنشتاین و فلسفه زبان عرفی. ذیل مجموعه: ویتگنشتاین و تشبیه نفس به چشم. ترجمه ناصر زعفرانچی. نشر هرمس. صص ۷۹-۱۵۱
15
مایکل، پترسون و دیگران. (1376) عقل و اعتقاد دینی. ترجمه احمد نراقی و ابراهیم سلطانی. طرح نو. ششم ۱۳۸۸.
16
دیوید، پرز و دیگران. (1382). ویتگنشتاین و تشبیه نفس به چشم. ترجمه ناصر زعفرانچی. تهران: نشر هرمس.
17
الوین، پلانتینگا. (1381). عقل و ایمان.ترجمه بهناز صفری.دانشگاه قم و انجمن معارف اسلامی ایران.
18
دیوید ای، پیلین. (1383). مبانی فلسفه دین ترجمه گروه مترجمان. پژوهشگاه علوموفرهنگاسلامی (بوستان کتاب قم).
19
چارلز، تالیافرّو. (1382). فلسفه دین در قرن بیستم. ترجمه انشاء ا... رحمتی. نشر سهروردی.
20
بی. آر، تیلمن. (1382). ویتگنشتاین، اخلاق و زیباییشناسی. ترجمه بهزاد سبزی. انتشارات حکمت.
21
ج، استراهان. ج. دایان نایت و ای. سدلاسک. (1384). طرح پرسش نامه و سنجش نگرشدینی .... مشهد: نشر مرندیز.
22
جان، هایمان. "فلسفه دین ویتگنشتاین". ترجمه خلیل قنبری. هفت آسمان. شماره ۱. ترجمه مدخل دائرهالمعارف بلکول.
23
جمعی از اندیشمندان. (1388). زندگی و بس. گردآوری کریم فیضی. انتشارات اطلاعات.
24
جمعی از نویسندگان. (1381). فرهنگ واژهها. قم: مؤسسه اندیشه و فرهنگ دینی.
25
محسن، جوادی. (1381). "ایمانگرایی ویتگنشتاینی". قبسات. ۲۶. زمستان.
26
محسن، جوادی. (1385). "نقد و بررسی کتاب ایمانگروی". حکمت و فلسفه ۳. پائیز.
27
لاله ؛حقیقت. (1380). "ایمانگرایی ویتگنشتاین". اندیشه دینی. شماره ۷. دانشگاه شیراز. بهار.
28
محمود، خاتمی. "ویتگنشتاین و دین". فلسفه. شماره ۱. دانشگاه تهران.1379
29
دانالد، هادسون. (1378). ویلیام، لودویگ ویتگنشتاین. ربط فلسفه او به باور دینی. ترجمه مصطفی ملکیان. انتشارات گروس.
30
جباره، رحیمیان و ناصرو. "بررسی تطبیقی برخی از مسائل مرتبط با ایمان از دیدگاه مولانا و کرکگارد". فلسفه دین. سال ۶ . شماره ۲: صص۵۹-۸۳. سال1388
31
عطیه، زندیه. (1386) دین و باور دینی در اندیشه ویتگنشتاین. نشر نگاه معاصر.
32
بارت، سیرل. (1374). "خدا در فلسفه ویتگنشتاین متقدم". ترجمه هدایت علوی تبار. ارغنون، ۷و۸. پائیز و زمستان.
33
ولی ا....، عباسی. (1382). "فدئیسم، نگاهی به ایمانگرایی افراطی و اعتدالی". معرفت. شماره 67.
34
امیرعباس، علیزمانی. (1387). سخن گفتن از خدا. تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی. چاپ اول 1386.
35
ویلهلم، فسنکول. (1385). گفتنیها، ناگفتنیها. ترجمه مالک حسینی. تهران: نشر هرمس.
36
محمدتقی، فعالی. (1379) درآمدی بر معرفتشناسی دینی و معاصر . تهران: نشر معارف.
37
محمدتقی، فعالی. (1385).تجربه دینی و مکاشفه عرفانی.تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
38
فلسفه (کتاب ماه)(1388). ویژه نامه ا. ویتگنشتاین. سال ۲. شماره ۲۲. خانه کتاب ایران.
39
دی.زد، فیلیپس. (1382). "دین در آینه ویتگنشتاین".ترجمه مصطفی ملکیان.هفت آسمان. ش ۱۸.
40
..................... . "وجود متعالی". ترجمه عطیه زندیه. پژوهشنامه متین. شمارههای ۲۳و۲۴.
41
فردریک، کاپلستون. (1384). فلسفه معاصر. ترجمه علیاصغر حلبی. تهران: انتشارات زوّار.
42
محمدرضا، کاشفی. (1380). فرهنگ و مسیحیت در غرب. تهران: دانش و اندیشه معاصر.
43
دان، کیوپیت. (1385). دریای ایمان. ترجمه حسن کامشاد. انتشارات طرح نو. چاپ اول 1378.
44
محمد، لگنهاوزن. "گناه ایمانگرایی ویتگنشتاین". ترجمه سید محمود موسوی. نقد و نظر. سال ۷. 1379ش ۱و۲ .
45
نورمن، مالکوم. (1383). دیدگاه دینی ویتگنشتاین. ترجمه آخوند زاهد. تهران: نشر گام نو.
46
.................... . (1382). "شرح احوال و آرای ویتگنشتاین". ذیل مجموعه: ویتگنشتاین و تشبیه نفس به چشم. ترجمه ناصر زعفرانچی.نشر هرمس. صص ۱-۴۲.
47
.................... . (1379). "بیدلیلی باور". ترجمه احمدرضا جلیلی. نقد و نظر. سال ۷. شماره ۱و۲.
48
محمد، محمدرضائی و مصطفی حسینی گلکار. (1389)."آیا معقولیت برهان است؟". فصلنامه حکمتوفلسفه. شماره ۲۲.
49
فتح ا.. ،مجتبائی. (1382). "مصاحبه با هفت آسمان".هفت آسمان. ش ۱۸. تابستان.
50
آلیستر مک، گراث. (1384). درسنامه الهیات مسیحی (ج۱). ترجمه بهروز حدادی. قم: مرکز مطالعات ادیان.
51
مصطفی، ملکیان. (1379). تاریخ فلسفه غرب (درس گفتارها). قم: پژوهشکده حوزهودانشگاه قم. ویراسته سعید عدالت نژاد. آبان.
52
........................ . (1374). معرفت دینی و فدئیسم (درس گفتارها). قم: پژوهشکده حوزه قم.
53
محمدحسین، مهدوی نژاد. (1384). "ویتگنشتاین: معنا، کاربرد و باور دینی". نامه حکمت. شماره ۵. بهار و تابستان.
54
لودویک، ویتگنشتاین. (1385).یادداشتها ۱۹۱۴- ۱۹۱۶. ترجمه موسی دیباج. تهران: نشر سعاد.
55
............................... . (1369). رساله منطقی، فلسفی. ترجمه محمود عبادیان. جهاددانشگاهی.
56
............................... . (1371). رساله منطقی، فلسفی. ترجمه شمسالدین ادیب سلطانی. انتشارات امیرکبیر.
57
............................... . (1379). درباب یقین (د.ی.). ترجمه مالک حسینی. نشر هرمس.
58
............................... . (1380). پژوهشهای فلسفی. ترجمه فریدون فاطمی. تهران: نشر مرکز.
59
............................... . (1378). درباره رنگها. ترجمه لیلی گلستان. تهران: نشر مرکز.
60
............................... . (1380). فرهنگ و ارزش. ترجمه امید مهرگان. تهران: گام نو.
61
............................... . (1385). کتاب آبی (درسهای۳۴-۱۹۳۳). ترجمه مالک حسینی. نشر هرمس.
62
............................... . (1374). "تأملاتی در باب فرهنگ و هنر و ادبیات". ترجمه حسین پاینده. ذیل ارغنون شمارههای ۷و۸پائیز و زمستان. صص۳۴۱-۳۵۵ .
63
جان، هیک. (1386). مباحث پلورالیسم دینی. ترجمه عبدالرحیم گواهی. چاپ اول: تبیان ۱۳۷۸ . تهران: نشر علم.
64
Austin, W. H. (1976) The Relevance of Natural Science to Theology. N.Y. Macmillan.
65
Chomsky. Noam. (1972). Language and Mind (L&M), (N.Y., Brace Jovanovich).
66
G. Hallett. (1977). A Companion to Wittgenstein’s Philosophical Investigations. (Ithaca and London, Cornell University Press)..
67
G. Stern & Hans Sluga.(1996) The Cambridge Companion to Wittgenstein, University Press.
68
Kenny, A.,(1992) What Is Faith?, Oxford: Oxford University Press.
69
Nielson. Kai. (1967) “Wittgenstein Fideism”. in Philosophy. Vol42. No161. p.p. 191-209.
70
Norman Malcolm. (1994) “The Groundlessness of Belief”. in Philosophy of Religion, edit. Louis Pojman. (California, 1994) Or in Reason and Religion, edit. Stuart C. Brown. (Royal Institute of Philosophy, 1977).
71
Penelhum, T., (1997) “Fideism”, in A.C.P.R.
72
Plantinga, A. and Wolterstorff, N. (eds) (1983) Faith and Rationality, Notre Dame, IN: Notre Dame University Press. (The articles by Alston, Plantinga and Wolterstorff ‘Reformed epistemology’).
73
Popkin, Richard, (1972) “Fideism”. in Paul Edwards. The Encyclopedia of Philosophy. Vol3.
74
Rush Rhees (e). (1984) Ludwig Wittgenstein. Personal Recollections. Oxford, University Press.
75
Swinburne. Richard.(1984) Faith and Reason. Oxford: Oxford University Press. (1984).
76
Tim Labron. (2006). Wittgenstein’s Religious Point of View. Continuum International.
77
Tolstoy. (1943) THE GOSPEL IN BRIEF, Count Tolstoi’s Works, Stewart Henry Burnham, Cornell University Library.
78
Wolterstorff, N. P., “Faith”, in Routledge Encyclopedia of Philosophy, V.3 Ver. 1.0, London: Routledge.
79
Wittgenstein, L.J.J., (PI) (1953) Philosophical Investigations. ed. G.E.M. Anscombe and R. Rhees, trans. G.E.M. Anscombe, Oxford: Blackwell.
80
علاوهبر ترجمه آقای فریدون فاطمی؛ چنانچه در میان دانشگاهیان نقل است سالهاست دو ترجمه انتشار نیافته دیگر هم متعلق به آقایان ۱- استاد مصطفی ملکیان و ۲- دکتر موسی دیباج از پژوهشها صورت گرفتهاست.
81
Wittgenstein, L.J.J. (1956) Remarks on the Foundations of Mathematics. ed. G.H. von Wright, R. Rhees and G.E.M. Anscombe. trans. G.E.M. Anscombe, Oxford: Blackwell, 3rd edn., 1978. (Selections from Wittgenstein’s notebooks and manuscripts from 1937 to 1944).
82
Wittgenstein. L.J.J., (B&B) (1958) The Blue and Brown Books. Oxford: Blackwell.(These were dictated to his pupils in 1933-5 in English.)
83
Wittgenstein. L.J.J., (NB) (1961) Notebooks 1914-16, ed. G.H. von Wright and G.E.M. Anscombe. trans. G.E.M. Anscombe. Oxford: Blackwell.
84
Wittgenstein. L.J.J., (Z) (1967) Zettel. ed. G.E.M. Anscombe and G.H. von Wright, trans. G.E.M. Anscombe. Oxford: Blackwell. (A selection, made by Wittgenstein himself, of remarks that he wrote mainly between 1945 and 1948)
85
Wittgenstein. L.J.J., (OC) (1969) On Certainty. ed. G.E.M. Anscombe and G.H. von Wright, trans. D. Paul and G.E.M. Anscombe. Oxford: Blackwell.
86
Wittgenstein, L.J.J. (1974) Philosophical Grammar. ed. R. Rhees, trans. A. Kenny. Oxford: Blackwell. (Written in 1931-4)
87
Wittgenstein, L.J.J. (1975) Philosophical Remarks. ed. R. Rhees, trans. R. Hargreaves and R. White. Oxford: Blackwell.(Written in 1929-30)
88
Wittgenstein, L.J.J. (1977a) Remarks on Colour. ed. G.E.M. Anscombe, trans. L.L. McAlister and M. Schättle, Oxford: Blackwell.(from the writings of 1950-1.)
89
Wittgenstein. L.J.J. (CV) (1977b) Vermischte Bemerkungen. Suhrkamp Verlag: Frankfurt am Main; trans. P. Winch, ed. G.H. von Wright and H. Nyman. Culture and Value. Oxford: Blackwell. 1980. (from 1914 to 1951.)
90
Wittgenstein. L.J.J. (1980) Remarks on the Philosophy of Psychology. vols 1 and 2, ed. G.E.M. Anscombe and G.H. von Wright. trans. G.E.M. Anscombe. Oxford: Blackwell.
91
Wittgenstein. L.J.J. (1982; 1992) Last Writings on the Philosophy of Psychology, ed. G.E.M. Anscombe. G.H. von Wright and H. Nyman, trans. C.G. Luckhardt and M.A.E. Aue. Oxford: Blackwell. 2 vols. (Writings from 1948-9. for Part II of the Philosophical Investigations.)
92
Wittgenstein. L.J.J. (LC) (1984) Lectures and Conversations on Aesthetics, Psychology and Religious Belief. ed. Cyrill Barrett. (Basil BlackWell).
93
ازاین اثر که به«درس گفتارها»شهرت یافته، براساس گزارش خانه کتاب ترجمه ذیل در دسترس است:
94
درس گفتارهای زیباییشناسی. ترجمه امید مهرگان. گسترش هنر. ۱۳۸۱.
95
و نقد این ترجمه: بابک عباسی. "رمزگشایی بیحاصل، نقدی بر ترجمه درسگفتارهای ویتگنشتاین". مدرسه. ش ۲. پائیز ۱۳۸۴.
96
نیز ترجمه بخش نهایی اثر با عنوان "درسگفتارهایی درباره باور دینی" ذیل: لودویگویتگنشتاین. درباره اخلاق و دین. مالک حسینی و بابک عباسی. هرمس. اول ۱۳۸۸. صص۶۹-۱۰۴ و گزارش اجمالی استفاده شده در مقاله حاضر از: دی. زد. فیلیپس، "دین در آینه ویتگنشتاین". ترجمه مصطفی ملکیان، هفت آسمان. ش ۱۸. تابستان ۱۳۸۲.
97
Wittgenstein. L.J.J. (1993)Philosophical Occasions, ed. J.C. Klagge and A. Nordmann. Indianapolis. IN: Hackett. (Usefully anthologizes several short pieces, including the ‘Lecture on Ethics’ (1929) and ‘Remarks on Frazer’s Golden Bough (1931).
98
Wittgenstein. L.J.J. (1994) A Lecture On Religious Belief. in Philosophy of Religion. edit. Louis Pojman. (California. 1994).
99
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی و نقد دیدگاه ابن عربی در باب کیفیت عذاب اخروی با تکیه به آثار قرآنی و براهین عقلی
چکیده
وقتی نام "ابنعربی" به گوش میخورد، عرفان نظری در ذهن شنونده تداعی میگردد و آدمی میانگارد که جمیع مباحث کتابهای معروف وی صرفاً متکفل بیان عرفان ناب اسلام است. مباحثی همچون عذاب نشئه آخرت، خلافت، امامت، ولایت و... لیکن بعد از ژرفنگری در آثار برجسته آن عارف نامدار، آدمی میبیند که بسیاری از مباحث کلامی و حتی فقهی در این کتابها بهنحو برجستهایی مطرح گردیده و با مباحث عرفانی خلط شدهاست. مسئله وقوع عذاب در نشئه آخرت و ابدی یا غیر ابدی بودن آن، یکی از مباحث جنجالبرانگیز دانش کلام است که هر یک از فرقههای کلام اسلامی طبق مشرب فکری خود در آن باب سخن راندهاند، لیکن هیچ یک از فرقههای گونهگون کلامی وقوع عذاب اخروی و نیز ابدی بودن عذاب دوزخ را برای عدّهایی از گنهکاران مورد شک قرار نداده بل آن را قطعی دانستهاند و کاملاً به نصوص و ظهورات آیات قرآنی پای بند ماندهاند.
ابنعربی نیز در آثار عرفانی خود، این مسئله کلامی را با آب و رنگ عرفانی مطرح نموده لیکن به هیچ روی به تصریحات صدها آیه و حتی براهین عقلی پای بند نمانده و با صراحت لهجه، ابدی بودن عذاب بل تحقق خود عذاب و وعیدهای الهی را انکار نموده و مدّعی شده که همه آدمیان در جهان بیپایان آخرت برای ابد از نعمات الهی بهرهمند شوند گرچه کیفیّت نعمتهای دوزخیان با بهشتیان در ظهور تجلّیات الهی متباین باشند. نویسنده مقاله دیدگاه ابنعربی را مورد نقد قرار داده و با استناد به آیات و براهین عقلی آن را مردود دانستهاست.
https://wph.atu.ac.ir/article_740_9c8a7f17e89b0d90d63f3828f42af6e3.pdf
2014-09-23
95
116
عذاب
تعذیب
وعد
وعید
خلود
خالد
جهنم و بهشت
محمد حسین
بیات
1
دانشگاه علامه طباطبایی
AUTHOR
قرآن مجید؛
1
بحرانی. سیدهاشم (1388). البرهان فی تفسیرالقرآن. قم: انتشارات مؤسسه دارالمجتبا.
2
صادقی. محمد (1363). بشارات عهدین. تهران: انتشارات دارالکتب الاسلامیّه.
3
صدرالمتألّهین. محمد بن ابراهیم (1366). تفسیر القرآنالکریم. قم: انتشارات امیر.
4
فخر رازی (1387). تفسیر کبیر. بیروت: انتشارات دار احیاء التراث العربی.
5
شرح داوود بن محمود قیصری بر فصوصالحکم (بی تا). قم: انتشارات بیدار.
6
خوارزمی. تاجالدین حسین(1364) شرح فصوصالحکم. تهران: انتشارات مولا.
7
شرح کمالالدین عبدالرزاق کاشانی بر فصوص الحکم (1370). قم: انتشارات امیر.
8
شرح مؤیدالدین جندی بر فصوصالحکم(1361). مشهد: انتشارات دانشگاه مشهد.
9
محییالدین ابنعربی (بی تا). فتوحات مکّیه. بیروت: انتشارات دار احیاء التراث العربی.
10
.............................. . (1370). فصوصالحکم، تهران: انتشارات الزهراء.
11
قرشی. علی اکبر (1381). قاموس قرآن. تهران: انتشارات دارالکتب الاسلامی.
12
صدرالمتألّهین. محمدبن ابراهیم (1340). کتاب العرشیة، اصفهان: انتشارات مهدی.
13
شیخ طبرسی فضل بن حسن (1372). مجمع البیان فی تفسیر القرآن. تهران: انتشارات ناصرخسرو.
14
ORIGINAL_ARTICLE
نقش نیوتن در طرح تفکیک میان فنومن و نومن توسط کانت
چکیده
فیزیک نیوتن نه تنها در ساحت علم فیزیک یک تحول بنیادی بهوجود آورد، بلکه روششناسی مورد استفاده نیوتن نیز بعدها الگوی غالب پژوهشگران علومتجربی قرار گرفت. نکته محوری در روششناسی "نیوتن"، عبارتاستاز تأکید بر آزمایش و استقراء و نیز محدودساختن دامنة علم به ساحت پدیداری. "ایمانوئل کانت" به دلیل کارآمدی خیرهکننده فیزیک نیوتنی، از یکسو تلاش کرد مبانی نظری فیزیک نیوتنی را تحکیم بخشد تا در مقابل نقدهای منتقدان مصون بماند و از سوی دیگر، ایده محدودساختن پژوهش علمی به ساحت پدیداری را در قالب اصل محدودبودن دامنه شناخت آدمی به ساحت پدیدارها عرضه داشت. تلاشهای کانت در راستای تحکیم مبانی فیزیک نیوتنی جز نخستین تلاشهای جدی و نظاممند در جهت پیریزی فلسفة علم بهشمار میآید.
https://wph.atu.ac.ir/article_741_35223d0fd3d4ae03f3e7c3285e0f74cb.pdf
2014-09-23
117
130
ایزاک نیوتن
ایمانوئل کانت
استقراء
فنومن
نومن
جلال
پیکانی
1
دانشگاه پیام نور
AUTHOR
اکرمی. موسی (۱۳۸۴). کانت و مابعدالطبیعه. تهران: گام نو.
1
کاپلستون. فریدریک (۱۳۷۰).تاریخ فلسفه: فیلسوفان انگلیسی. ترجمة امیر جلال الدین اعلم. جلد پنجم. تهران: شرکت انتشارات علمی فرهنگی و سروش. .
2
کاسیرر. ارنست (۱۳۷۰). فلسفه روشنگری. ترجمة یداله موقن. تهران: انتشارات
3
نیلوفر.
4
کانت. ایمانوئل (۱۳۷۰). تمهیدات،: مقدمهای بر هر مابعدالطبعیة آینده که
5
بخواهد به عنوان یک علم عرضه شود، ترجمة غلامعلی حداد عادل. تهران: مرکز نشر
6
دانشگاهی.
7
Newton, Isaac. (1718) Opticks. London: Royal society.
8
----------------. (1934) Mathematical Principles of Natural Philosophy. translated by: A. Motte, Cambridge.
9
Hughes.R.I.G. (1990). “Reason and Exprement in Newton's Opticks”, in: P.Bricker and R.I.G.Hughes. Philosophical perspectives on Newtonian science, pp.175-181, Massachusett's Institute of Technology
10
Freidman, Michael. (1990). “Kant and Newton: Why Gravity is Essential to Matter”, in: P.Bricker and R.I.G.Hughes. Philosophical perspectives on Newtonian science, pp.185-196. Massachusett's Institute of Technology.
11
Stein, Howard.(1970) “Newtonian Space–Time”, in Robert Palter (ed.). The Annus
12
Mirabilis of Sir Isaac Newton. 1666–1966. Cambridge, MA: MIT Press.
13
Janiak, anderw. (2008).Newton as Philosopher. Cambridge University Press.
14
Gardner, Sebastian. (1999). Routledge Guid Book to Kant. London: Routledge.
15
Chipman, Lauchlan. (1992). “Thing – in – Themselves”. in Chadwick, Ruthf, Immanuel Kan: Critical Assessments. London, New york. pp.263-275.
16
Smith, Norman Kemp. (1984). A Commentary to Kant’s Critique of Pue Reason, Humanities Press and Macmilan Press LTD.
17
Watkins, Eric, “Kant's Philosophy of Science”, The Stanford Encyclopedia of Philosophy (Spring 2009 Edition), Edward N. Zalta (ed.), URL = <http://plato.stanford.edu/archives/spr2009/entries/kant-science/>.
18
ORIGINAL_ARTICLE
دیدگاه جان مارتین فیشر درباره اختیار لازم در مسئولیت اخلاقی
چکیده
اختیار بهعنوان محوریترین ویژگی انسان، در جهان غرب از سویی اساسیترین شرط مسئولیت اخلاقی دانسته شدهاست و ازسویدیگر، با فرض جبریبودن جهان، در تعارض با جبرگرایی قرار میگیرد. گروهی از فیلسوفان اخلاق، با باور به وجود تعارض، حکم به ناسازگاری این دو دادهاند و گروهی دیگر برای دفع یا رفع این تعارض، به شیوههای مختلفی سعی در سازگاری جبرگرایی و اختیار نموده و تقریرهای گوناگونی از سازگارگرایی را ارائه کردهاند. مهمترین تقریر از سوی "جان مارتین فیشر" و تحت عنوان نیمهسازگارگرایی مطرح شدهاست. وی در آثار خود، اختیار لازم در مسئولیت اخلاقی را کنترل هدایتکننده میداند که امکانهای بدیل را دربرنمیگیرد. مثال فرانکفورت و مثالهایی از آن نوع در ردّ امکانهای بدیل، برای فیشر بسیار مفید بودهاند. در این مقاله پس از توضیح مختصر مثال فرانکفورت، دیدگاه نیمهسازگارگرایی فیشر تبیین میشود. در نهایت بهنظر میرسد، بهرغم همه امتیازاتی که تقریر فیشر بر سایر تقریرهای سازگارگرایی دارد دیدگاه او از جهاتی به جبرگرایی نزدیکتر است.
https://wph.atu.ac.ir/article_742_4443df0d29bde92f79db0a5ca46010dd.pdf
2014-09-23
131
151
اختیار
مسئولیت اخلاقی
سازگارگرایی
نیمهسازگارگرایی
جان مارتین فیشر
کنترل هدایتکننده
زهرا
خزاعی
z.khazaei@gmail.com
1
دانشگاه قم
LEAD_AUTHOR
فاطمه
تمدن
2
دانشگاه قم
AUTHOR
Blumefeld, David, (1971). “Theprinciple of Alternate Possibilities” , Journal of philosophy, 67.
1
Daniel Dennett.(2003), Elbow Room (Cambridge, Mass: MIT Press, 1984); and Freedom Evolves,New York: Viking.
2
Eshleman, Avdrew, (2009), “Moral Responsibility”, Stanford Encyclopedia of Philosophy, see at: http://plato. standEdu/ entries/ moral - responsibility/
3
Ferraiolo,William. (2004).“Against Compatibilism: Compulsion, Free Agency and Moral Responsibility”, see at: www.sorites.org,
4
Fischer, John Martin. (2006).My Way, Essays on Moral Responsibility. New York: Oxford university press.
5
----------------------------. (2007). “Compatibilism”, In Four Views on Free Will, Ed. Ernest Sosa, USA:Blackwell
6
----------------------------. (2010). “Precies of My Way: Essays on Moral Responsibility”, Philosophy and Phenomenological research, vo1, Ixxx
7
Fischer, John Martin & Ravizza, Mark. (1993). “Introduction” in Perspective on Moral Responsibility, Eds. J.M Fischer and M. Ravizza, Cornel University Press. USA: Ashgata.
8
Frankfurt, Hary. (2003). “Alternate Possibilities and Moral Responsibility”. in Moral Responsibility and Alternate Possibilities. Eds. David Widerker and Michael Mckenna, USA: Ashgta.
9
J.Moya, Carlos. (2006). Moral Responsibility, The ways of scepticism, London and New York: Routledge
10
Kane, Robert. (2007). “Libertarianism”. In Four Views on Free Will, Ed, Ernest Sosa, USA: Blackwell
11
Mckenna , Michael . (2009) . “Compatibilism” , Stanford Ecyclopedia of philosophy, httm: plato. stanford, edu/ eatries/ compatibilism
12
M.Frame, John.(1999). “Free Will and Moral Responsibility”, IIIM, Magazine online, Volume1, Number 12.
13
Pereboom, Derk.(2007).“Hard Incompatibilism”, In Four Views on Free Will, Ed, Ernest Sosa, USA: Blackwell.
14
-----------.(2003). “Source Incompatibilism and Alternate Possibilities”, In Moral Resposibility and Alternate Possibilities, Eds.David Widerker and Michael Mckenna, USA: Ashgata,
15
Sosa, Ernest. (2007). “Introduction”, In Four Views on Free Will. Ed. Ernest Sosa , USA: Blackwell
16
Timpe, K. (2006). “Free Will”, Internet Encyclopediaof philosophy, www.morries.umn.edu/acadimic/philosophy/halthsis
17
Todd, Patrick, Tognazzini, Neala. (2008).“A Problem For Guidance Control”, In the Philosophical Quarterly, vol.58. No.233.
18
Wallace, R.J. (1996). Responsibility and the MoralSentiments. MA, Cambridge: Harvard university press.
19
Yaffe, Gideon. (1999). “Ought implies Can, the principle of Alternate Possibilities”. see at: www.rcf.usc.edu/~yaffe
20