سمیرا رویان؛ صمد سامانیان؛ مسعود علیا
چکیده
«رؤیتپذیری» بهعنوان یکی از مؤلفههای اصلی تحلیلهای فوکو جایگاه ویژهای در اندیشۀ وی دارد. تأکید او بر رؤیتپذیری به عنوان یکی از عوامل اصلی در شکلگیری علوم، و همچنین یکی از تکنولوژیهای قدرت، نشان دهندۀ این اهمیت است. استناد بر توصیفات تجسمی در تحلیلهای فوکو سبب شده است که بسیاری از مفسران وی را فیلسوفی دیداری ...
بیشتر
«رؤیتپذیری» بهعنوان یکی از مؤلفههای اصلی تحلیلهای فوکو جایگاه ویژهای در اندیشۀ وی دارد. تأکید او بر رؤیتپذیری به عنوان یکی از عوامل اصلی در شکلگیری علوم، و همچنین یکی از تکنولوژیهای قدرت، نشان دهندۀ این اهمیت است. استناد بر توصیفات تجسمی در تحلیلهای فوکو سبب شده است که بسیاری از مفسران وی را فیلسوفی دیداری بدانند، ولی از دیگر سو، افشاگری او درباره جایگاه نگاه در اعمال قدرت، برخی دیگر را بر آن داشته است که وی را مخالف بیناییمحوری بینگارند و استدلال کنند که فوکو از نگاه علیه نگاه استفاده کرده است. این مقاله، ضمن معرفی جایگاه نگاه و رؤیتپذیری در آثار فوکو، سعی دارد تصویر دقیقی از نسبت رؤیتپذیریبا قدرت در اندیشۀ وی ارائه دهد. بدین منظور، علاوه بر توصیف مفاهیم رویتپذیری و قدرت نزد فوکو، به تحلیل مقولات مرتبط با این مفاهیم در آثار دیرینهشناسانه و تبارشناسانۀ وی میپردازیم. ما نشان خواهیم داد که قدرت، از یک سو، پدیدآورندۀ رؤیتپذیری هاست و از دیگر سو، رؤیتپذیریها هستند که به نوبۀ خود امکان شناخت قدرت، اعمال آن و حتی مداخله در آن را فراهم میآورند. قدرت، چه در جوامع سلطنتی و چه در جوامع مدرن از رؤیتپذیری بهره برده است؛ گاهی با نمایش شکوه خود، گاهی با پنهان شدن و گاهی با نظارت. فوکو با تأکید بر رؤیتپذیری های ادوار مختلف و نسبت آنها با قدرت، قصد دارد نشان دهد که همۀ راههای رؤیتپذیری در آن واحد ممکن نیست و در آنچه میتوانیم ببینیم محدودیتهایی وجود دارد.
محمد حسین بیات
چکیده
هدف این پژوهش نقد و بررسی علم، اراده و قدرت الهی از نظر برخی فلاسفه و اهل کلام است. در این جستار، دیدگاههای فلاسفه و اهل کلام در باب علم، اراده و قدرت در خدا و انسان، بهاختصار مورد بررسی و نقد قرار گرفته است. این مقاله در سه بخش به رشتة تحریر آمده است: بخش نخست شامل تعاریف است؛ بخش دوم بیان و نقد دیدگاههای برخی از فلاسفه و متکلمان، ...
بیشتر
هدف این پژوهش نقد و بررسی علم، اراده و قدرت الهی از نظر برخی فلاسفه و اهل کلام است. در این جستار، دیدگاههای فلاسفه و اهل کلام در باب علم، اراده و قدرت در خدا و انسان، بهاختصار مورد بررسی و نقد قرار گرفته است. این مقاله در سه بخش به رشتة تحریر آمده است: بخش نخست شامل تعاریف است؛ بخش دوم بیان و نقد دیدگاههای برخی از فلاسفه و متکلمان، در باب علم، اراده و قدرت خداوند است؛ بخش سوم نتیجهگیری نهایی از کل مباحث مقاله و اعلام نظر مختار در باب قدرت و ارادة حق است. قول مختار، در باب قدرت موافق با دیدگاه ملاصدرا است که گفت: «القدره هی کون الفاعل بحیث إن شاء فعل و إن لمیشأ لمیفعل». امّا در باب ارادة خداوند، قول مختار وحدت مصداقی اراده و علم حق تعالی است.
عبدالرسول حسنی فر؛ محسن کدیور
چکیده
اساسیترین اصل فلسفه سیاسی افلاطون، قرار گرفتن ساختار مدینه فاضله براساس قدرتی است که فقط از طریق معرفت و شناخت حقیقی بهدست میآید. از دیدگاه افلاطون ملاک قدرت در جامعه معرفت است، بهطوری که هرکس در جامعه معرفت بیشتری داشته باشد، شایستگی بیشتری برای کسب قدرت دارد. افلاطون چاره رهایی از بحران و دگرگونی سیاسی را استواری سیاست بر ...
بیشتر
اساسیترین اصل فلسفه سیاسی افلاطون، قرار گرفتن ساختار مدینه فاضله براساس قدرتی است که فقط از طریق معرفت و شناخت حقیقی بهدست میآید. از دیدگاه افلاطون ملاک قدرت در جامعه معرفت است، بهطوری که هرکس در جامعه معرفت بیشتری داشته باشد، شایستگی بیشتری برای کسب قدرت دارد. افلاطون چاره رهایی از بحران و دگرگونی سیاسی را استواری سیاست بر پایه معرفت و خرد میداند، بر این اساس او سیاست سوفسطائیان را بهدلیل مبتنی بودن بر ظن و گمان رد میکند.
با توجه به این مبنا بسیاری از ندیشههای سیاسی افلاطون مانند حکومت فیلسوفان، ماهیت طبقاتی مدینه فاضله، ضرورت حاکمیت عقل بر سیاست، اخراج گروهی از شاعران و دیگر هنرمندان تقلیدی از مدینه فاضله و مخالف با حکومت دموکراسی بر پایه معرفت شناسی خاص افلاطون قابل تفسیر و توجیه است.
تحلیل فلسفه سیاسی افلاطون بر مبنای فوق ذهن را به این نتیجه وامیدارد که موضع برخی از منتقدین فلسفه سیاسی افلاطون از جمله کارل پوپر، بهدلیل در نظر نگرفتن مبانی معرفت شناسی او، قابل مناقشه است.