منیره پلنگی
چکیده
در این مقاله آراء متفکرانی که هرکدام بنوبه خود میتواند نماینده وحتی گاه مؤسس مکتب خاصی قلمداد شود، در زمینة جعل و صدور مورد ارزیابی قرار گرفته است. در آغاز به نظر میرسد که باید بتوانیم در یک تقسیم کلی حکماء را صرفاً در دو گروه جای دهیم: یک گروه آنهایی که در چارچوب کثرت و تباین وجودات، علیت و جعل را به معنای مرسوم آن تلقی کرده ولذا ...
بیشتر
در این مقاله آراء متفکرانی که هرکدام بنوبه خود میتواند نماینده وحتی گاه مؤسس مکتب خاصی قلمداد شود، در زمینة جعل و صدور مورد ارزیابی قرار گرفته است. در آغاز به نظر میرسد که باید بتوانیم در یک تقسیم کلی حکماء را صرفاً در دو گروه جای دهیم: یک گروه آنهایی که در چارچوب کثرت و تباین وجودات، علیت و جعل را به معنای مرسوم آن تلقی کرده ولذا جعل را متعلق به «وجود»» دانستهاند، و درنتیجه صدور معالیل را از علت همانا گسترش دایرة وجود ویا موجودات تصور کردهاند. گروه دیگر کسانی که نظر به وحدت صرفة سنخ وجود، فزونی یافتن دایرة وجود را ناممکن دانسته، علیت را به معنای ظهور و تجلی تفسیر کردهاند. اما، برخلاف این برداشت اولیه، خواهیم دید که در دستة دوم کسانی چون ملاصدرا علیرغم قول به وحدت وجود و فاعل بالتجلی دانستن مبدأ اعلای هستی، همچنان به مجعولیت «وجود»» رأی دادهاند که این خود میتواند محل توجه و نظر قرار گیرد؛ چنان که در زمرة قائلین به مجعولیت ماهیات کسانی چون شیخ اشراق را داریم که، بکلی متفاوت با دیگران، نظامی مبتنی بر نور (و نه وجود) بنا نهاده و درعین حال نور و ظلمت هردو را صادر یا مجعول قلمداد کرده است. بدین ترتیب ما عملاً با حکیمانی با مواضع مختلف در این باب مواجهیم که حتی اگر در تقسیم دوشقی اول هم قرار گیرند، اما با ویژگیهای خاص خودشان در یک تقسیم فرعیتر بنحوی از سایرین جدا خواهند شد. درپایان بدین نتیجه میرسیم که نگاه عمیق و همهجانبهای در معنای «صدور» و «جعل»، آن گونه که متناسب با موازین عقلی-حِکمی است، از سوی برخی حکیمان صورت نگرفته است و بنظر بدون تأمل کافی در معنای علیت به احکام مربوط به آن پرداختهاند. ذکر مبانی مؤثر ایشان در مبحث مذکور را مورد توجه قرار دادهایم تا نشان دهیم که برخی از ایشان حتی رأی خود را در این باب بر مبانی صریح وجودشناسی خویش مبتنی نساختهاند و دو گونه موضعگیری داشتهاند.
صدر الدین طاهری؛ محمد هادی توکلی
چکیده
در مورد اینکه جعل و آفرینش به چه چیزی تعلق میگیرد، نظریات گوناگونی ارائه شده است و در میان آراء مختلف، مرحوم امام خمینی (قدس سره) نظری خاص در مسئله جعل دارند و با توجه به اینکه ایشان قائل به توحید عرفاء یعنی وحدت شخصی وجود بودهاند و طبق این دیدگاه نمیتوان گفت که وجود مجعول است، چرا که کثرت حقیقی در موجودات تحقق می یابد، امام مجعول ...
بیشتر
در مورد اینکه جعل و آفرینش به چه چیزی تعلق میگیرد، نظریات گوناگونی ارائه شده است و در میان آراء مختلف، مرحوم امام خمینی (قدس سره) نظری خاص در مسئله جعل دارند و با توجه به اینکه ایشان قائل به توحید عرفاء یعنی وحدت شخصی وجود بودهاند و طبق این دیدگاه نمیتوان گفت که وجود مجعول است، چرا که کثرت حقیقی در موجودات تحقق می یابد، امام مجعول را ماهیت می داند. این مجعول، به معنای مجعول بالذات نیست، بلکه به معنای ظهوری است به تبع ظهور وجود و ایشان میفرمایند که میان قول به اصالت وجود و مجعولیت ماهیت و همچنین میان مجعولیت ماهیت و مجعولیت وجود را جمع کردهاند. این نظر مورد نقد برخی از محققان قرار گرفته است. در این مقاله به نقد و بررسی نظر حضرت امام پرداخته میشود و نشان داده خواهد شد که نقدهای مذکور، با توجه به مبنایی که ایشان دارند، وارد نیستند.