افلاطون و معمای باور خطا در ثئای‌تتوس

احمد عسگری؛ مائده اسلاملو

مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 13 بهمن 1397

https://doi.org/10.22054/wph.2019.33624.1585

چکیده
  چکیده: بررسی موضوع خطا در کنار موضوع معرفت برای افلاطون اهمیت بسیاری دارد و در چارچوب تعریف معرفت به باور درست در ثئای‌تتوس به دنبال تبیین امکان باور خطاست. او به منظور تبیین موضوع باور خطا پیشنهاداتی را ارائه می‌کند. دو پیشنهاد او که یکی مبتنی بر مفاهیم دانستن- ندانستن است و دیگری مبتنی بر مفاهیم بودن- نبودن، دو معما برای باور خطا ...  بیشتر

فلسفه
ذات یا «بود» عالم از دیدگاه شوپنهاور و کارکرد معرفتی هنر در آن با تأملی در فلسفه افلاطون

سیمین اسفندیاری

دوره 19، شماره 76 ، دی 1402

https://doi.org/10.22054/wph.2022.68025.2081

چکیده
   شوپنهاور این عالم را پدیداری می‌داند که تجلی شئ فی‌نفسه است و شئ فی‌نفسه یا به عبارتی «بود» عالم، چیزی نیست جز اراده که باطن جهان و نه چیزی برتر از جهان است. جهان فلسفی او از سه مرتبه‌ی اراده، ایده و پدیدارها تشکیل شده است. اراده بنیاد و اساس فلسفه شوپنهاور را شکل می‌دهد که هستی ظهور آن است. شوپنهاور ایده را ناب‌ترین تصویرِ ...  بیشتر

مبانی معرفت شناختی عشق ازدیدگاه افلاطون و مولوی با تکیه بر محاورات ضیافت، فایدروس، ثئای تتوس و دیوان شمس

دکترروح الله هادی؛ زهرا مستفید کریق؛ دکتر سید محمد رضا حسینی بهشتی

دوره 15، شماره 59 ، مهر 1398، ، صفحه 231-272

https://doi.org/10.22054/wph.2019.38636.1664

چکیده
  عشق از مباحث مشترک میان عرفان و فلسفه است. طبق دیدگاه افلاطون و ملاحظات عاشقانۀ مولوی ، عشق به عنوان یک منبع عقل االهی، مدرِک کل شمرده می شود. در مقالۀ پیش رو به شباهت‌های این دو دیدگاه فلسفی و عرفانی در باب عشق می‌پردازیم. درتبارشناسی اندیشه و تجربۀ زیستۀ مولوی در ساحت عشق و نوع  فهم کلی حاکم بر صورت‌بندی او از مفاهیم عاشقانه، نقب ...  بیشتر

افلاطون و معمای باور خطا در ثئای‌تتوس

احمد عسگری؛ مائده اسلاملو

دوره 14، شماره 55 ، مهر 1397، ، صفحه 225-253

https://doi.org/10.22054/wph.2018.9369

چکیده
  بررسی موضوع «خطا» در کنار موضوع معرفت برای افلاطون اهمیت بسیاری دارد و در چارچوب تعریف معرفت به باور درست در ثئای‌تتوس به دنبال تبیین امکان باور خطاست. او پیشنهادهایی را به منظور تبیین موضوع باور خطا ارائه می‌کند. دو پیشنهاد او که یکی مبتنی بر مفاهیم دانستن‌ـ ندانستن، و دیگری مبتنی بر مفاهیم بودن‌ـ نبودن است، دو معما برای باور ...  بیشتر

معرفت‌شناسیِ اخلاقیِ سقراط: پیوندِ نظر و عمل در نوشته‌های آغازینِ افلاطون

ایمان شفیع بیک

دوره 12، شماره 46 ، تیر 1395، ، صفحه 51-72

https://doi.org/10.22054/wph.2016.6749

چکیده
  نوشته‌های آغازین افلاطون حول محور نوعی معرفت می‌گردند که متعلَقِآنفضیلت‌های اخلاقی ا‌ست. دیدگاهِ معرفت‌شناختیِ این نوشته‌ها نظر را با عمل گره می‌زند؛ چراکه بر اساس آن، معرفت به فضیلتِ اخلاقی، ما را در عمل نیز اخلاقی، و جهل به آن، ما را مبتلا به رذیلت می‌سازد. اراده نیز از معرفت پیروی می‌کند؛ به‌گونه‌ای که اگر کسی نیکی را بشناسد، ...  بیشتر

زبان و معرفت در کراتولوسِ افلاطون

ایمان شفیع بیک

دوره 11، شماره 44 ، دی 1394، ، صفحه 61-78

https://doi.org/10.22054/wph.2016.6731

چکیده
  این مقاله کوششی است در تبیین دیدگاه افلاطون دربارة معرفت‌بخشیِ زبان در محاورة کراتولوس. افلاطون در این محاوره دو رویکردِ قراردادگرایی (مبنی بر این‌که تنها قرارداد است که درستیِ هر واژه را تعیین می‌کند) و طبیعت‌گرایی (یا ذات‌گرایی، مبنی بر این‌که هر واژه از طبیعت یا ذات مدلول خود حکایت دارد) را دربارة درستیِ واژگان بررسی و سپس رد ...  بیشتر

رابطه اراده با معرفت «با تکیه بر تبیین نظریه معرفت طبعی جاحظ»

فاطمه سلیمانی

دوره 11، شماره 41 ، فروردین 1394، ، صفحه 87-106

چکیده
  چکیده یکی از مسائل مهم در مباحث معرفت‌شناسی رابطه اراده با معرفت است. پاسخ به این پرسش که آیا معرفت امری ارادی است یا فعلی غیر‌ارادی و به قول متکلمین اضطراری، از مباحث قدیمی علم کلام و فلسفه است. متکلمین در موضوع ایمان و این‌که حقیقت آن معرفت الله است با این پرسش مواجه شدند که آیا معرفت الله ارادی است یا به‌صورت غیر‌ارادی و اضطراری ...  بیشتر

تبیین نظریة اشراق در آگوستین با تکیه بر دیدگاه ژیلسون

زهرا محمود کلایه؛ رضا اکبریان؛ محمد سعیدی مهر؛ رضا اکبری

دوره 10، شماره 40 ، دی 1393، ، صفحه 145-162

چکیده
  چگونگی دستیابی بشر به حقایق ثابت و مشترک، مسئله‌ای اساسی است که آگوستین در مباحث معرفت‌شناختی با آن مواجه بوده‌است. وی در تبیین این مسئله از تئوری اشراق کمک می‌گیرد. عبارات دو پهلوی آگوستین در توضیح معنا و محتوای اشراق، عمدتاً مخاطب را با این مسئله مواجه می‌سازد که آیا اشراق نزد آگوستین همان قابلیت طبیعی عقل در ادراک است یا به دخالت ...  بیشتر

معرفت‌شناسی متداول و محدودیت‌های ذاتی آن برای تحلیل و تبیین اندیشه‌های معرفتی دینی، مثل «ایمان»، «کفر»، «شرک»، و «نفاق»

محمد علی عباسیان چالشتری

دوره 9، شماره 35 ، مهر 1392، ، صفحه 115-136

چکیده
  «اعتقاد» به‌عنوان گرایشی روان‌شناختی به صدق یک قضیه، به اعتباری، دارای دو وجه است: (1) از یک‌سو اعتقاد به یک قضیه با خود پیامدها و لوازمی عملی را به‌همراه می‌آورد. هنگامی که ما واجد یک اعتقاد می‌شویم مقارن با آن گرایش‌های روان‌شناختی دیگری هم در ما پیدا می‌شوند. یک اعتقاد نه تنها می‌تواند رفتاری از ما را تغییر دهد، بلکه بیش ...  بیشتر

معرفت و واقعیت در مکتب ودانتا با تاکید بر آراء شانکارا

علی نقی باقر شاهی

دوره 7، شماره 28 ، دی 1390، ، صفحه 99-115

https://doi.org/10.22054/wph.2012.6129

چکیده
  از میان متفکران مکتب ودانتا دیدگاه شانکارا از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و بیش‌ترین تفاسیر و مقالات نیز به آراء او اختصاص یافته است. از این رو، بی‌مناسبت نیست که او را متنفذترین حکیم هندی مکتب ودانتا خواند. مقالة حاضر نیز می‌کوشد به آراء متافیزیکی و معرفت‌شناختی وی در مکتب ودانتا بپردازد. مکتب ودانتا بیش‌تر با نام شانکارا عجین ...  بیشتر

نتایج و لوازم معرفت‌شناختی انکار زبان خصوصی

محمد علی عبداللهی؛ فاطمه فرهانیان

دوره 7، شماره 27 ، مهر 1390، ، صفحه 103-120

https://doi.org/10.22054/wph.2011.5833

چکیده
  یکی از مسائل فلسفی بسیار مهم و بدیعی که ویتگنشتاین در دورۀ متأخر فکر خود، در کتاب پرنفوذ «تحقیقات فلسفی» عرضه کرده، مسئلۀ زبان خصوصی است. این مسئله از چنان اهمیتی برخوردار است که حتی می‌توان گفت معرفت‌شناسی دورۀ معاصر یکسره متأثر از آن است. به اعتقاد ویتگنشتاین، تنها راه برون‌رفت از شکاکیت معرفت‌شناختی و زبان‌شناختی، انکار ...  بیشتر

آراء معرفتی دنس اسکوتوس و مقایسة آن با آراء ابن‌سینا

مهدی عباس زاده

دوره 6، شماره 23 ، مهر 1389، ، صفحه 53-74

https://doi.org/10.22054/wph.2010.5809

چکیده
  این نوشتار بر آن است که به بررسی و تبیین آراء فیلسوف و متکلّم اسکاتلندی مَدرسی، یوهانس دنس اسکوتوس (1308-1266 م.) دربارة «معرفت» و مقایسة اجمالی آن با آراء معرفتی ابن‌سینا بپردازد. اسکوتوس ترجمة لاتین کتاب «الشفاء» ابن‌سینا را مطالعه کرده است و آنگونه که در ضمن این نوشتار مشاهده خواهد شد، افکار و آراء معرفتی ابن‌سینا بر آراء ...  بیشتر

محدودة معرفت انسان نسبت به حق تعالی

پروین نبیان

دوره 6، شماره 23 ، مهر 1389، ، صفحه 131-151

https://doi.org/10.22054/wph.2010.5813

چکیده
  مقالة حاضر در پی پاسخ دادن به این سؤال اساسی است که «حدّ معرفت انسان نسبت به حق تعالی چیست؟». در پاسخ به این سؤال اغلب اندیشمندان در اینکه متعلق معرفت حق تعالی ذات حق نیست، اشتراک نظر دارند امّا در عین حال شناخت حق تعالی را از طریق شناخت صفات خداوند امکان‌پذیر دانسته‌اند و در محدودة شناخت صفات، گروهی راه تشبیه و گروهی راه تنزیه ...  بیشتر

کانت، آغازگر مابعدالطبیعه زمان

مهدی طاهریان

دوره 6، شماره 21 ، فروردین 1389، ، صفحه 71-80

https://doi.org/10.22054/wph.2010.5789

چکیده
  تصور غالب بر این است که کانت بحث زمان را فقط در حسیات استعلائی و در تحلیل استعلائی در بحث شاکله مطرح کرده است، ولی این تصور چندان درست نیست، حقیقت این است که سراسر فلسفه نقادی کانت به خصوص نقد عقل محض، بحث زمان است. در واقع کانت در نقد عقل محض نوعی خاص از مابعدالطبیعه را بنیان می‌گذارد که می‌توان آن را مابعدالطبیعه زمان نامید و بدین‌گونه ...  بیشتر

مبانی معرفت‌شناسی حکمت اشراق سهروردی

سیما سادات نوربخش

دوره 5، شماره 17 ، فروردین 1388، ، صفحه 31-47

https://doi.org/10.22054/wph.2009.5766

چکیده
  بررسی نظام معرفتشناسی شهابالدین سهروردی (549-587ق) به عنوان مؤسس دومین حوزه اندیشه فلسفی در تاریخ فلسفه اسلامی، اهمیت ویژهای دارد. معرفتشناسی او با بررسی تعارضهای منطقی در نظام فلسفی مشاء صورت میگیرد. نظریه سهروردی در باب علم شامل دو جزء است: نخست، جزء سنتزدایی است که سهروردی در آن، به نظریههای مختلف علم، مخصوصاً علم به واسطه تعریف، ادراک ...  بیشتر

فلسفۀ نیچه یا نیچة فیلسوف

علی کرباسی زاده

دوره 4، شماره 15 ، مهر 1387، ، صفحه 7-23

https://doi.org/10.22054/wph.2008.5751

چکیده
  از دوران باستان تاکنون، فلسفه از سوی فیلسوفان به اشکال و صور گوناگون تعریف شده است. هرچند نیچه نیز – که خود را «فیلسوف» می‌دانست – تعریفی از «فلسفه» ارائه نمود، امّا تعریف و برداشت او از «فلسفه» با سایر تعاریفی که تا زمان او مطرح شده بود، تفاوت بنیادی داشت و برای نخستین بار از زاویه‌ای جدید و نگاهی نو به «فلسفه» ...  بیشتر

پیوند معرفت و قدرت در فلسفه سیاسی افلاطون

عبدالرسول حسنی فر؛ محسن کدیور

دوره 3، شماره 9 ، فروردین 1386، ، صفحه 55-75

https://doi.org/10.22054/wph.2007.6685

چکیده
  اساسی‌ترین اصل فلسفه سیاسی افلاطون، قرار گرفتن ساختار مدینه فاضله براساس قدرتی است که فقط از طریق معرفت و شناخت حقیقی به‌دست می‌آید. از دیدگاه افلاطون ملاک قدرت در جامعه معرفت است، به‌طوری که هرکس در جامعه معرفت بیشتری داشته باشد، شایستگی بیشتری برای کسب قدرت دارد. افلاطون چاره رهایی از بحران و دگرگونی سیاسی را استواری سیاست بر ...  بیشتر

تفسیری درباره‌ی تصویر کانت از عقل در نقد اول

محمدرضا عبدالله نژاد

دوره 2، شماره 5 ، فروردین 1385، ، صفحه 39-55

https://doi.org/10.22054/wph.2006.6670

چکیده
  تحلیل مفهوم عقل و ارتباط آن با نظام معرفتی کانت از اهمیت بالایی برخوردار است. به عبارت دیگر، کانت شناخت را به شناختن قوای آن منوط می‌کند و در این میان توجه به معانی عقل و ارتباط آن با قوای دیگر ذهن ضرورت دارد. از نظر کانت، در عین وجود تمایز بین سه قوه (حس، فاهمه و عقل)، توافقی نیز میان آنها وجود دارد و این یک توافق استعلایی است. بنابراین، ...  بیشتر