مسئله اذهان دیگر در تفکر هایدگر

مهدی ذاکری؛ الهام عباسی

مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 13 بهمن 1397

https://doi.org/10.22054/wph.2019.31932.1555

چکیده
  مسئله اذهان دیگر، به عنوان یکی از جدی‌ترین مشکلات معرفت‌شناسی در فلسفه، ریشه در دوگانه‌انگاری دکارت دارد. از آن زمان، راه‌حل‌های متعددی برای این مسئله مطرح شده است، اما این راه حل ها هر یک با مشکلاتی مواجه هستند. در مقابل فلسفه کلاسیک و سنت فلسفه تحلیلی، هایدگر خاستگاه این مسئله و راه‌حل-هایی را که برای پاسخ به آن مطرح شده است همچون ...  بیشتر

مفهومِ تاریخمندیِ هایدگر و مسئله‌ پرسشِ تاریخی در تاریخ‌نگاریِ کسروی

سیدحمیدرضا ذکریا؛ علی‌رضا ملاّیی توانی

دوره 19، شماره 75 ، مهر 1402، ، صفحه 91-117

https://doi.org/10.22054/wph.2023.61851.1989

چکیده
  پژوهشِ حاضر بر آن است که پیش‌فرض‌های هستی‌شناختیِ کسروی در دو کتابِ تاریخ مشروطۀ ایران و تاریخ هجده سالۀ آذربایجان را آشکار نماید و سپس بنابر مفهومِ «تاریخمندیِ» هایدگر به نقدِ پیامدهای معرفت‌شناختیِ پیش‌فرض‌های مزبور در تاریخ‌نگاریِ کسروی بپردازد. بر این اساس، پرسشِ اصلیِ پژوهشِ حاضر آن است که کسروی چگونه و بر چه مبنایی ...  بیشتر

مقایسه آراء فروید و هایدگر در باب هنر همراه با تأکید بر نگاهی انتقادی به تفسیر روانکاوانه از هنر از منظر تفکر هایدگر

منیره نادری؛ محمد جواد صافیان؛ حسین اردلانی

دوره 17، شماره 65 ، فروردین 1400، ، صفحه 113-133

https://doi.org/10.22054/wph.2021.55263.1892

چکیده
  رویکرد فروید نسبت به درک هنر به عواملی محدود است؛ وی بر جنبه‌های عصبی تجربة هنری بیش از حد تأکید می‌کرد، تحلیل او از هنرمندان تا حد زیادی به نیاز او برای معرفی و توسعة نظریة روانکاوی که در آن زمان با آن کار می‌کرد، وابسته است. او اعتراف کرد که نتوانسته است با جنبه‌های رسمی و فنی هنر مقابله کند، و روانکاوی هنوز نتوانسته به "راز" درونی ...  بیشتر

پدیدارشناسی و «ممنوعیت انسان‌شناختی» مسئله‌ی امکان یک انسان‌شناسی پدیدارشناختی

احسان کریمی ترشیزی؛ احمد علی حیدری

دوره 16، شماره 62 ، تیر 1399، ، صفحه 7-33

https://doi.org/10.22054/wph.2021.49168.1804

چکیده
  گرایش به یک انسان‌شناسی فلسفی در اوایل قرن بیستم، وجه غالب در فضای فکر آلمانی بوده، و تأثیر آن چندان عمیق و گسترده بوده که پدیدارشناسی، از همان آغاز لازم دانسته است که موضع خود را در برابر آن روشن کند. این موضع‌گیری اولیه تا حد زیادی به صورت یک تعارض ذاتی نمود کرده، تا آنجا که بلومنبرگ از آن به «ممنوعیت انسان‌شناختی» در پدیدارشناسی ...  بیشتر

حضور ضمنی مفهوم فرونسیس (حکمت عملی) ارسطو در «وجود و زمان» هایدگر

مهدی معین زاده

دوره 16، شماره 62 ، تیر 1399، ، صفحه 147-176

https://doi.org/10.22054/wph.2021.48838.1794

چکیده
  قول به تقدم رویکرد عملی (پراتیک) بر رویکرد نظری (تئوریک) به عالم را می‌توان یکی از مؤلفه ‌های بنیادین اندیشۀ هایدگر در «وجود و زمان» دانست؛ چه از نظر وی، نخستین گشایش دازاین به عالم، نه گشایشی نظرورزانه که گشایشی مبتنی بر عمل است و بلکه دازاین خود چیزی نیست جز همان پراکسیس. از این منظر، تئوری صرفاً اشتقاقی از پراکسیس خواهد ‌بود. ...  بیشتر

تفسیر از آن خویش کنندۀ اخلاق نیکوماخوس به مثابۀ راهبر پدیدارشناسی هرمنوتیک هایدگر جوان

سید جمال سامع؛ محمد جواد صافیان

دوره 15، شماره 57 ، فروردین 1398، ، صفحه 7-31

https://doi.org/10.22054/wph.2019.30251.1523

چکیده
  ارسطو از فلاسفه تأثیرگذار بر روی تفکر هایدگر جوان است. هدف مقاله حاضر روشن کردن بخشی از این تأثیرگذاری است. هایدگر در خلال سال‌های ۱۹۲۲-1926 عمیقا به فلسفه ارسطو می‌اندیشد. اخلاق نیکوماخوس اثری از ارسطو است که بیش از سایر آثار، مورد توجه هایدگر قرار گرفته است. برای درک مواجهه هایدگر در این سالها با تفکر ارسطو بر روی سه اثر مهم این دوره ...  بیشتر

تعیّن مابعدالطبیعی دازاین نزد هایدگر

سید مسعود زمانی

دوره 14، شماره 55 ، مهر 1397، ، صفحه 99-124

https://doi.org/10.22054/wph.2018.9364

چکیده
  دازاین بنا بر تلقی رایج، عنوان فلسفی هایدگر است بر مفهوم کلی انسان؛ یعنی انسان مِن حیث هُو انسان. ولی بررسی دقیق‌تر آثار وی در سال‌های نزدیک به وجود و زمان نشان می‌دهد که او در حقیقت، نوع خاصی از انسان را در نظر دارد. از این ‌رو، هایدگر از راه‌های مختلفی می‌کوشد تعینات و تشخصات وجودی دازاین را روشن کند. یکی از راه‌های او، بررسی تشخصی ...  بیشتر

مسئلة «اذهان دیگر» در تفکر هایدگر

مهدی ذاکری؛ الهام عباسی

دوره 14، شماره 55 ، مهر 1397، ، صفحه 205-224

https://doi.org/10.22054/wph.2018.9368

چکیده
  مسئلة «اذهان دیگر» به عنوان یکی از جدی‌ترین مشکلات معرفت‌شناسی در فلسفه، ریشه در دوگانه‌انگاری دکارت دارد. از آن زمان، راه‌ حل‌های متعددی برای این مسئله مطرح شده‌است، اما این راه حل‌ها هر یک با مشکلاتی مواجه هستند. در مقابل فلسفة کلاسیک و سنّت فلسفة تحلیلی، هایدگر در خاستگاه این مسئله و راه‌ حل‌هایی را که برای پاسخ به آن ...  بیشتر

هایدگر و گادامر: دو رویکرد به مفهوم حقیقت نزد افلاطون

سید مسعود حسینی توشمانلویی؛ محمد رضا بهشتی

دوره 14، شماره 54 ، تیر 1397، ، صفحه 35-68

https://doi.org/10.22054/wph.2018.9163

چکیده
  حقیقت در فلسفة هایدگر، یکی از مضامین اساسی است. وی از آغاز اندیشة خویش کوشید مفهوم بنیادی‌تری از حقیقت عرضه کند و در طول فعالیت فلسفی خویش رویه‌های گوناگونی در این خصوص در پیش گرفت. با وجود این هرگز از این بصیرت اساسی خویش دست نکشید که حقیقت ἀλήθεια است؛ یعنی کشاکش میان پوشیدگی و آشکارگی. به‌علاوه، هایدگر معتقد است ...  بیشتر

ملاحظات فلسفی در تکنولوژی هسته‌ای

محمود مختاری

دوره 12، شماره 45 ، فروردین 1395، ، صفحه 93-110

چکیده
  این مقاله حاصل کندوکاو در این مسئله است که؛ آیا تأمّل فلسفی در خصوص تکنولوژی هسته‌ای، از تأمّل عام فلسفی در باب تکنولوژی متمایز است یا خیر؟ و آیا چنین مطالعه‌ خاصّی می‌تواند بینشی در فلسفۀ تکنولوژی ارائه نماید؟ از دو رویکرد اصلی در فلسفه تکنولوژی؛ یعنی فلسفۀ کلاسیک تکنولوژی و فلسفۀ تکنولوژی پس از چرخش تجربی، نخست در چارچوب سنت‌هایی ...  بیشتر

تکون مابعدالطبیعه: بررسی سه رهیافت هایدگر به مابعدالطبیعه در دورة چرخش

رضا دهقانی؛ حسین کلباسی اشتر

دوره 7، شماره 27 ، مهر 1390، ، صفحه 87-102

https://doi.org/10.22054/wph.2011.5832

چکیده
  یکی از درون‌مایه‌های اصلی اندیشة هایدگر بررسی تکون مابعدالطبیعه است که در راستای پرسش بنیادین در دورة موسوم به «چرخش»، از اهمیت محوری برخوردار می‌شود. در این مقاله به سه رهیافت هایدگر در باب تکون مابعدالطبیعه در این دوره خواهیم پرداخت. هایدگر این سه رهیافت را در سه کتاب مختلف تحت عنوان «کانت و مسئلة مابعدالطبیعه»، «مابعدالطبیعه ...  بیشتر