علی نقی باقر شاهی
چکیده
از میان متفکران مکتب ودانتا دیدگاه شانکارا از اهمیت ویژهای برخوردار است و بیشترین تفاسیر و مقالات نیز به آراء او اختصاص یافته است. از این رو، بیمناسبت نیست که او را متنفذترین حکیم هندی مکتب ودانتا خواند. مقالة حاضر نیز میکوشد به آراء متافیزیکی و معرفتشناختی وی در مکتب ودانتا بپردازد. مکتب ودانتا بیشتر با نام شانکارا عجین ...
بیشتر
از میان متفکران مکتب ودانتا دیدگاه شانکارا از اهمیت ویژهای برخوردار است و بیشترین تفاسیر و مقالات نیز به آراء او اختصاص یافته است. از این رو، بیمناسبت نیست که او را متنفذترین حکیم هندی مکتب ودانتا خواند. مقالة حاضر نیز میکوشد به آراء متافیزیکی و معرفتشناختی وی در مکتب ودانتا بپردازد. مکتب ودانتا بیشتر با نام شانکارا عجین است، از این رو او را نماینده اصلی مکتب ودانتا میدانند. با توجه به اینکه او شدیداً به سنت هندو وفادار بوده و آثارش دارای آراء بدیعی است، از این رو توانست بیش از دیگران علاقة متفکران معاصر هندی را به خود جلب کند و منشاء الهامی برای اندیشههای آنها باشد. مکتب ودانتای شانکارا مبتنی بر فلسفة آدویتا (عدم ثنویت) است که طبق آن حقیقتْ واحد است، هر چند به صورت کثرت جلوه میکند. نظریة عدم ثنویت شانکارا ریشه در مکاتب فلسفی بودایی دارد و آنها نیز متأثر از اوپانیشاد بودهاند. شانکارا آراء خود را درباره متافیزیک و معرفت از طریق تفاسیر خود بر سوتراهای باداریانا مطرح نمود. او هر نوع ثنویتی را رد میکرد و به عدم ثنویت در عرصة متافیزیک، معرفتشناسی و ارزششناسی اعتقاد داشت. میتوان گفت او هم تحت تأثیر آیین بودا بود و هم آن را مورد انتقاد جدی قرار داد.