جولی اُلدتون اُگونکویا
چکیده
این مقاله به بررسی ماهیت و علل بحرانها، که مایة فتنه در جوامع بشری هستند، میپردازد و در این باره بحث میکند که آزادی نقش مهمی در بروز بحران اجتماعی دارد. فرض مسلم این است که بحران شکلهای مختلفی دارد و جنگ حادترین شکل بحران در جهان است که خود انواع مختلف دارد. متعاقباً، آن گاه که از علل جنگ سخن به میان میآورم، جنگ را نمایندة تمامی انواع ...
بیشتر
این مقاله به بررسی ماهیت و علل بحرانها، که مایة فتنه در جوامع بشری هستند، میپردازد و در این باره بحث میکند که آزادی نقش مهمی در بروز بحران اجتماعی دارد. فرض مسلم این است که بحران شکلهای مختلفی دارد و جنگ حادترین شکل بحران در جهان است که خود انواع مختلف دارد. متعاقباً، آن گاه که از علل جنگ سخن به میان میآورم، جنگ را نمایندة تمامی انواع جنگها و نمونهای از نوعی بحران در جامعه تلقی میکنم. من کاملاً از عللی که محققان برای بحرانها برشمردهاند آگاهم، اما ظاهراً آنها در کارهای خود آزادی را نادیده انگاشتهاند. از این رو، این مقاله استدلال میکند که هر نوع محرومیتی به نوعی منکر آزادی است و بحران غالباً حاصل روابط ناسالم اجتماعی است که بیشتر اوقات یا به صورت انکار آزادی یا اعمال افراطی آن ظهور مییابد.